گفتگو با دیگر کاربران و مدیر وبلاگ (نادیا خانوم احمدی) :: دبیرستان دخترانه نمونه دولتی فاطمه (س)

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاااااااااااااااااااااااام!!!!!!!

چه ن ده م بیر کر بون...

۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۳:۴۱

کوثر

نادیا ببین من چقدر وفا دارم.کسی جز من که نمیاد.حتی خودت هم دیر به دیر میای.قدرم و بدون

۰۲ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۰

کوثر

خب تو یه جوری حرف زدی فکر کردم خودت بردی و دوختی.پس می بخشمت😃 من که خیلی استرس دارم.ساعت چند میایی؟روژین می گفت خانم مردانی گفته که باید ساعت۷.۳۰ اونجا باشیم😰پس اونی هی می گفتی که قبول شده کی بود؟راستی تو از کجا خبر دار شدی؟😧کلاس که تعطیله.باهاش در تماسی؟😕😯

۰۲ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۲

نادیا احمدی

آی مدرسه کجایی؟ چرا باز نمی شی لامصب؟!؟

11 ساعت و شانزده دقیقه به باز شدن مدرسه!

شمارش معکوس⏰

۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۸:۰۹

کوثر

سارینا خانم جون اگه اینا رو می خونی.در مورد من بد فکر نکن.یعنی من انقدر بد اخلاق نیستم و دختر مهربونیم.ولی نادیا فرق می کنه.قصد غیبت هم پشت سرت ندارم.اگه داشتم خصوصی برای نادیا مفرستادم و اون جوری بیشتر حرصش و در می آوردم.امید وارم که ازم دلگیر نشده باشی.اگه اینا رو هم نمی خونی باز اشکال نداره.

پاسخ نادیا به شما:

مربوط به کامنت های قبلیت

من اولین باره که میگم سارینا قبول شده! 😮😕خودم پریشب فهمیدم.

۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۷:۵۸

کیلان

نادیا یه جوری می گی خیانت انگار چیکار کردم؟اگه واقعا بهت خیانت می کردم چی می گفتی؟کی من دوستام و وارد نادکو کردم؟خوبه در مورد نیان و روژین اول از تو نگار اجازه گرفتم بعد موضوع و به اون دو تا گفتم.اگه خیلی هم ناراحتی از وجود دوستام بهشون می گم که نیان.من نگفتم حق نداری.من گفتم که من و نگار هم آدمیم و اول باید از ما نظر می خواستی.به من ربطی نداره.دوست داری تا آخر سال باهاش باش.اصلا اگه دوست داشتی می گم که اجازه بدن سر کلاسش هم باهاش باشی تا نکنه دختر غریبه رو بخورند.

پاسخ نادیا به شما:
خب واسه همین بود که اینجا زود تر بهت گفتم که اگه موافق نباشی بهش نگم. آخه هنوز نگفتم. میگی ازما نظر میخواستی حتما فک میکنی خودم بریدوم و دوختم ولی به خدا هنوز توضیح هم ندادم. حتی نمیدونم موافقت میکنه یا نه؟! اینجا گفتم چون به هم قول دادیم به هم زنگ نزنیم تا وقت مدرسه! ولی قبول کن که همیشه سربه سرم میزاری و... اصلا ولش کن. ولی خیلی ذوق دارم مدرسه داره باز میشه.

۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۲:۳۶

کوثر

راستی.هروقت باهت حرف می زنم.هر دفعه صد بار میگی سارینا مینایی قبول شده.اولین نفر باید اون و نشونم بدی.😡😡راستی امسال منتظر جبران بی محلی های آخر کلاس هشتم باش.😈😈😏

پاسخ نادیا به شما:
خیلی بی انصافی

کم گولم زدی؟ 😢. کم سربسر م گذاشتی.؟!؟ 😦گفتم که ببخشید. 😕چرا اینقدر سنگدلی! 😡 تا حالا واسه هیچیک از خیانت هات با هات قهر نشدم.

۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۲:۲۸

کوثر

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

الکی الکی برای خودت نقشه کشیدی😡😡سارینا سارینا😒😒جرت داری اون کار و کن اون وقت منم می دونم چی کار کنم .البته نه با روژین.بلکه با دوستای جدیدی که تو تابستان پیدا کردم.خودت که می فهمی کیا رو می گم😏😏***** **** ** **** ***** *** *** **** **** *** ********* ** **** *** **** ** ** ****** ** * ** ********* **** *****.سارینا جونت هم تا نشناسمش و ازش خوشم نیاد البته نگار هم باید راضی باشه.عضو نمی شه😛😛😝دو نفر دیگه هم قراره عضو بشن که شما قبلا رضایتتون و اعلام کردید😠😦اگه زیاد هم باشیم قاطی می کنیم😶راستی.فعال شدی

پاسخ نادیا به شما:
منم حق دارم تصمیم بگیرم که کی رو وارد نادکو کنم تو تا حالا یه عالمه از دوستات رو وارد کردی چیزی نگفتم. من شخصا سارینا مینایی رو ضمانت می کنم. خیلی دوست داشتن یه ازش خوشت میاد! 😇بعدشم خدا رو خوش نمیاد ولش کنم به آمون خدا. 😢دلت میاد. اون غریبه. تا واسه ش دوست پیدا نکنم ول کنش نیستم بهش قول دادم. مث بعضیا کنه هم نیس. 😴

۳۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۳۳

کوثر

وااا نادیا ؟؟؟این چه خواسته ای داری؟ نکنه حق ندارم اینجا هم حرف بزنم؟؟؟😜😀دوستان کجایید؟یهوییی غیب شدید؟😳😮😮

پاسخ نادیا به شما:
خصوصی نظر دادن واسه من عذابه. مث این میمونه که یکی بیاد تا دلش میاد فحش بده و منم نتوانم جوابش بدم. شاید منم حرفی برای گفتن داشته باشم.

کوثر جون واسه مدرسه یه عالمه نقشه دارم.

یه خبر ::سارینا مینایی *هم کلاس کلاس زبانم* مدرسه نمونه قبول شده.

امسال تو خودتو با روژین سرگرم کن منم با سارینا مینایی.

طفلک غریبه! باید چند روز اول باهاش باشم.

موسسه نادکو رو امسال گسترش میدیم.

یه گروه تشکیل میدیم، *من، تو، نگار،روژین، سارینا*

۳۱ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۴۱

نادیا احمدی

آی مدرسه کی میای. 1و 2 مهر تموم نمیشه. مدرسه بیا.

۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۶

کوثر

سلام. دوستان.کجایید؟سمی جونُ.فری جون.چرا انقدر کم پیدایید؟😊😜

پاسخ نادیا به شما:
سلام کوثر جون. واقعا دلم رو شیکوندی با این خصوصی نظر دادنت

۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۵

کوثر

♠*°ممنون سمی جون.باور کن تو و فروزان برای من هم خیلی خیلی خیلی عزیزید.عید تون مبارک.°*♣نادیا جون باید عرضت کنم که شازده کوچولو رو دانلود کردم که بخونم ولی ازش خوشم نیومد و حذفش کردم ولی شیدا گفت کتابش و بخون جالب تر.من هم دنبال کتابش می گردم😛😛😛من کی کتاب بزرگ تر از سنم و خوندم؟ماتیلدایی که من خوندم چهارم ابتدایی هم حوصله ش و نداره.من رمانام خیلی بچگونن.😒😛😩😞😒😒راستی از الا کتاب ادبیاتمون و تمومش کردی؟😳😳بابا تو دیگه کی هستی؟

پاسخ نادیا به شما:
من که تازه کتاب خریدم. هنوز وقت نکردم جلدشان هم کنم. اگه قرار باشه کتابی رو بخونم اون مطالعات نه ادبیات.

۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۲۸

سمیه

عیدرو به تمام خواهر های عزیز تر از جونم تبریک میگم. سال شما برای تلا شتان از حالا شروع شده ورویه من حساب کنید........باشه.

۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۲۳

سمیه

نادیا)کوثر)فروزان ((((دوستون دارم ))))برای این که کسایی مثل شما به زندگی من رنگ های اصلی می بخشن......دلم برا ی بوس کردن هر سه تاتون یزره شده....دوستون دارم دوستون دارم دوستون دارم دوستون دارم عاشتونم عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم دوست ون دارم دوستون دارم .......................................وهنوز هم یه سینه ی پراز دوستون دارم دارم. وتمام این ها از ته ته دلم بود بخدا.

پاسخ نادیا به شما:
امید وارم که این جوری باشه. بوس بوس😗😙😘😚😝

۲۲ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۴۳

روژین

سلووووووم نادی ببخشید دیر اومدم سایتت خعلی خوشگل شده

پاسخ نادیا به شما:
ممنون عزیزم. دلم خیلی واستون تنگ شده. دعا کنید مدرسه ها زود باز شه.

۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۰۳

سمیه

نادیا بخدا لایک داری!!!!!!!!! فروزان هم خیلی وقت نیومده!!! نادیا یه سوال؟؟؟تو ترفدار جاستین بیبر هستی؟؟؟؟ راستی فکر کنم محصل های این جا هیچ کدام داستان شازده کوچولو رو نخوندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه

پاسخ نادیا به شما:
نه بابا! جاستین بی بر کیه که من طرفدارش باشم!؟

اگه میخوای در مورد شازده کوچولو بدونی، برو صفحه 164 فارسی نهم پاراگراف چهارم. اگه خوندیش و بنظرت بی مفهوم بوده و می خوای نظر مارو هم بدونی، باید دایی که فروزان بیاد. من که ا کتاب متاب سرم نمیشه. کوثر هم که کتابای بچگانه-یعنی درحد سنش 😂- رو نمیخونه! فروزان که خوراکش کتابه حتما میدونه. ولی حیف غیبش زده. 😱😲😭

عید سعید قربان پیشاپیش مبارک باشه!

ایشالله عیدی های قلمبه سلمبه بگیرید. 💱💸💲🎁💰

با دام ها هم مهربون باشید لطفا! 😇🐄🐏🐑🐐🐂🐃🐴🐮

راستی چرا مرغ قربونی نمی کنن!؟ 😤🐣🐤🍗

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۱۸

سمیه

نادیا مرض من هم به تو رسیده؟ مفهوم حرفی که زدی یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
یعنی این که اگه پتی مالات یا مادر رونالدو مقاومت نمی کردند و به دلیل کمبود بودجه یا سن کم بچه شو نو سقط می کردند،... اونوقت هیچ رونالدو یا جاستین بیبری نبود که ما طرفدار اش باشیم. این تصمیم مادرها تونس ته دنیا رو دگرگون کنه. 😲

یه چیز دیگه! رونالدو یعنی ثروتمندترین فوتبالیست جهان به دلیل فقر قرار بوده سقط بشه!!!! 😰💲💸💱

۱۷ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۰

نادیا احمدی

پتى مالات وقتى در سن 17 سالگى حامله شد، به او فشار آوردند تا بچه را سقط کند، اما او مقابله کرد و پسرش را بدنیا آورد، پسرکى که جاستین بیبر نام گرفت!

. 😿🌟

. 🌠🎁

.🎶🎤

رونالدو هم قرار بوده سقط بشه!😨😉😰

۱۶ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۵

کوثر

سلام سمی جون.نمی دونم.نخوندمش.راستی دوستان خیلی استرس دارم.فردا قرار همه ی معلم ها رو ببینم.احساس می کنم جلشون دست و پام گم می کنم.فکر کنم تا حالا برای هیچ مراسمی انقدر استرس نداشتم.😯😟😢😳😳😳😜

پاسخ نادیا به شما:
بی خیال بابا! یه جوری حرف میزنی انگار قراره رونالدو یا مسی رو ملاقات کنی. 👅 اونا که غریبه نیستن از خودمونن! ناسلامتی دوسال پیش اونا تحصیل کردی!💁📋📝📄📃📒📚📖📖✏

۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۲۸

سمیه

شازده کوچولو

۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۲۷

سمیه

سلام بچه های گل خوبید؟؟؟ یکی بهم بگه مفهوم کتاب شازده کوچواو چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۴ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۱۴

کوثر

ممنون نادی جون.منم تولد دختر مدیرمون و به همه تبریک می گم.خیــــلی نازه.انقدرم کوچیکه من می ترسم آغوشش کنم☺

۱۰ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۰

کوثر

سلام.دخترا زیادم زشت نیست.من خوشم اومد ازش.ولی مقنعه مون زیاد روشنه(البته من به خاطر اندازش مجبور شدم روشنش و بردارم)و زود زود کثیف می شه.فکر کنم از سیاه و یاسمنی سال های قبل بیشتر بهم اومد.ولی من دقت کردم همه دقیق یک رنگ بودن

پاسخ نادیا به شما:
اون فروشنده گفت مال ما پررنگ تره! راستی تولد دختر عمه ت مبارک!

۰۹ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۴

کوثر

وای دخترا جاتون خالی.(برای اینکه بهم بخندید)با دوچرخه یه معلقی زدم که وفتی بلند شدم شک داشتم زندم.الا کلا زخمی و کبود شــــــــدمـــــم😔😢😫😋

پاسخ نادیا به شما:
وای این روزا همش اتفاق میرفته. گفتم دوچرخه سوار نشو. تو تنبیه نمیشی؟ 😡

راستی. منم ژنگه سوره *از اون زنبور قرمز ای گنده* نیشم زد. اون قدر ترسیده بودم نفهمیدم دردم اومده یا نه! 😰🐝

۰۵ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۲۰

ღفــــღـر وزانღ

هیچی فقط برام جالب بود بدونم اگه داره چه جوریه!

البته به نظر منم نداره چون جزو ورزش های مدیتیشنه... به هر حال ممنون!

ـــــــــــــ

ایول ایول خوش خبر باشی!

خدا رو شکر یکم باز نمی شه؟ خدا رو شکر!

وااااااااااای برم یه خیرات بکنم چرا زود تر نگفتی؟

تولد ایشونم مبارک!

:))

پاسخ نادیا به شما:
راستی در جواب سو الت باید بگم اونی که نمی تونم بگم کیه رو واقعا نمی تونم بگم کیه. منظورم اینه که نمیدونم دوستمه یا دشمنم. ولی فامیل نیس. از اعضای گروه نحسه که اگه اسمشو بیارم پوستم از جا کنده میشه! 😱😰

۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۳۹

نادیا احمدی

سلام بچه ها. دلم واسه مدرسه یه ذره شده. 😟😔چرا باز نمیشه این لامصب! 😡اه... به خشکی شانس...امسال مدرسه 3 مهر ماه باز میشه.

راستی. فردا تولد یکیه که اسمشو نمیتونم بگم.بهر حال تولدش مبارک باشه.

🎂🎁🎊🎉

۰۴ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۳۱

ღفــــღـر وزانღ

نادی یه سوال پیش اومده برام...

اول یه سلام ویژه به مامان عزیزت برسون...

بعد میشه ازشون بپرسی که یوگا جزو رشته های المپیکی هست یا نه؟

اگه هست چه جوریه؟

ممنون میشم یه دنیا!

پاسخ نادیا به شما:
نه تا اونجایی که ما می دونیم نه نداره. چطور مگه؟ 😰

[خصوصی] من هیچ وقت هیشکی رو مسخره نمی کنم. 😐راستی میتونی رو من حساب کنی.

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۳۳

ღفــــღـر وزانღ

مرسی...

آره منم دیدم خندوانه رو البته مهمون داشتیم خوب نفهمیدم ولی کلا هرجایی که کرد باشه نورانیه!

بژی کورد و کوردوستان♥♥

پاسخ نادیا به شما:
فارسی را پاس بداریم😄زنده باد کردستان

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۰۳

ღفــــღـر وزانღ

دعواتون شده بود؟

(سطح فضولی منو باش)

پاسخ نادیا به شما:
ما همیشه در دعواییم.

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۶

کوثر

ممنون فری جون.فکر کنم ساعت ۴یا۵ عصر باشه.می دونم می دونم.ما ایننیم دیگه‌(اعتماد به سقفم و بخورم)البته اینجا بودم ولی از دق نادیا هیچی نمی گفتم

پاسخ نادیا به شما:
به من چه؟؟ 😡

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۳۴

ღفــــღـر وزانღ

به به کوثر خانوم سلام.

خوش اومدی !

آره به خدا جات خیییییییییییییییییییییلی خالی بود♥♥♥

تکرارش ساعت چنده؟؟؟

راستی اختتامیه ی المپیک ساعت 9:30 شبه درسته؟

پاسخ نادیا به شما:
11، 17، و7 تکرارشه.

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۰۳

کوثر

سلام دوستان.این مدت من اینجا نبودم.چه قدر سوت و کور بوده

پاسخ نادیا به شما:
سلام.

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۳۴

کوثر

دوستان امشب خندوانه رو دیدید؟عالــــــــی بود.هم آغای جوان هم جناب خان هم کرد ها ترکوندند...حتما تکرارشون و ببینید.تا حالا هیچ برنامه ای به این اندازه برام جالب نبوده

پاسخ نادیا به شما:
آره فوق العاده بود. لباس کردی چقدر به رامبد میومد. جناب خان قربونش بدم با اون صدا برنامه رو نورانی کرد. مهران غفوریان رو بگو، چه کردند امشب!

۳۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۷

ღفــــღـر وزانღ

چرا جای تعجب داره؟ تو کامنتای قبلی گفته بودین منم خوندمش.

حافظه م قوییه! ؛)

پاسخ نادیا به شما:
من حافظه ماهی رو دارم. 🐟🐠

۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۴۸

سمیه

تولد تولد تولدتون مبارک مبارک تولدتون مبارک بیا شمعارو فوت کنین تا هزار سال زنده باشین............مبارک مبارک......تولودتون مبارک.

پاسخ نادیا به شما:
14 تا شمچه رو فوت کردم《 کبریت 》

۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۰

نادیا احمدی

آیا میدانستید هنگامی که با یه زبان دیگه فکر می کنید منطقی ترید. 😕😒

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۳

ღفــــღـر وزانღ

تولد همتون مبارک باشه ان شاءالله!

اصلن یادم نبود دوقلوید بهشون تبریک بگو...

پاسخ نادیا به شما:
خیلی تعجب اوره. تو از کجا میدونستی تولدمه.؟

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۱

ღفــــღـر وزانღ

امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست / احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست
گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی / کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . .
تولدت مباررررررررررککککککککککککککککککککککککککک نادی جوووووووووووونمممممممممممممممممممم!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
از کجا میدونستی کلک. آره تولدم مبارک.ایشالله تا هر وقتی که خودم دلم خواست زنده باشم. ممنون تو اولین نفری بودی که تبریک گفتی . عاشقتم!!!♥♥♥

راستی تولد داداشم هم مبارک باشه.و نیز مال بابام رو هم پیشاپیش بهش تبریک میگم که البته دو روز دیگه س.

۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۸

ღفــــღـر وزانღ

خواهش می کنم عزیز دلم.

۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۴

سمیه

مرسی عشقم ممنون.

۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۱

ღفــــღـر وزانღ

asma

اینجوری!

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۵

سمیه

فروزان اسما چطوری نوشته می شود؟؟؟؟؟

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۹

ღفــــღـر وزانღ

خب از اول می گفتین عوضش کن منم عوضش می کردم!

عوضش کردم اسممو فقط بخاطر تو! این اسم ماهم عجب داستانی شدا...

سمیه جان بلاگفا کلا ریخته بهم اصن بعضی کامتا کلا نمی رسه!

ایمیلم برات درست کردم فقط اینجا نمی شه گفت چون باید پسوردشم بگم بهت.

الان زنگ بزنم بهت؟

پاسخ نادیا به شما:
بگو ما خودی هستیم.
خخخ عاشق حفظ کردن رمزم.

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۴۵

سمیه

فروزان خودت یک یمیل برام درست کن وبرام بفرست باشه؟!

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۴۵

سمیه

فروزان خودت یک یمیل برام درست کن وبرام بفرست باشه؟!

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۳

سمیه

فروزان من هرچی مینویسم برات در وبلاگت ثبت نظر رو میزنم نمیاد این چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟ وبلاگتو بحالت قبلی برگردون زیبا تره !!!!!!!!!ومن راحت تر میتونم باهات صحبت بکنم.........

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۶

سمیه

فروزان عزیزم میشه اسم خوشکلت رو عوض کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بکن همون اسم قبلی باشه !!!!!

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۱

دختری از بیراهه های ابهام

هیچ کس نمی تونه جای هیچ کسیو تنگ کنه این چه حرفیه می زنی؟ مگه من اینو گفتم بهت؟

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۸

دختری از بیراهه های ابهام

سمیه من کی زرنگ بودن و این چرندیات رو به رخ کسی کشیدم؟ واقعا دلگیر شدم وقتی دیدم این حرفتو. خودت که تو مدرسمونی خدارو شکر من همچین آدمیم؟ اونی که منظور حرفای منو بد برداشت کرده تویی...

راستی شما ها چرا اسم منو سوژه کردید؟

واقعا نمی فهمم من که واسه اسمم از کسی نظر نخواستم...که همه نظر می دید!

و البته مسخره هم می کنید...

هه خنده داره واقعا!

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۱

دختری از بیراهه های ابهام

نادی جون من که یادم نیست دقیق چی نوشتم برات اما اگه خودت خواستی بزارش فقط اون آخریاش که حرفای خودمون بود و حذف کن.

کوثر جان چرا اینقدر کم پیدا شدی؟

پاسخ نادیا به شما:
میاد ! ازم دلخوره نظر نمی ده!!

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۹

دختری از بیراهه های ابهام

ساده صحبت کردن ربطی به قوی بودن ادبیات نداره! خوب درست منظورتو بگو دیگه انشا ننوشتی که!

من هیچ موضوعی رو جدی نکردم فقط جواب حرفاتو دادم...

ثبت نام نکردم هنوز توچی؟

پاسخ نادیا به شما:
وای!!!
هنوز ثبت نام نکردی! مدرسه داره شروع میشه!

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۸

سمیه

فروزان ثبت نام مدرسه رو کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۲

سمیه

ناسلامتی صمیمی ترین دوستم هستی فیلم هندی که نیست............... اتفاقا تو چقدر مدرسه رو دوست داری ((من بیشتر )) ببین موظوعرو جدیش کردی چون فقط یه شوخیه ساده بود مثل تمام شوخیام.

پاسخ نادیا به شما:
می خواد سربه سرت بزا ره.

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۵

سمیه

از ادمی که اینهمه فکر میکنه ادبیاتش قویه بیعد بود منظور حرف هایه من رو نفهمه!!!!!!!!!

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۶

سمیه

نادیا راست می گفت..........ولی میمردی اینا رو نمیگفتی خود که میدونستی شوخیه واسه من جبهه گرفی که زرنگتری ....؟؟؟؟؟؟دیکه اصلا نمیام.من میرم که جاروبه شما تنگ نکرده باشم.

پاسخ نادیا به شما:
نـــَـــرو!!!

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۲

دختری از بیراهه های ابهام

بــــــــه!

سمیه جان.

چطوری خانومی؟

بهت تبریک می گم همینت مونده بود علم غیب داشته باشی! که اونم به حمدالله پیدا کردی.

اما متاسفانه باید بهت بگم که علمت در این زمینه هم ناقصه! چون من الان چند وقته رژیم دارم و بر حسب اتفـــــــــاق خیلی هم لاغر شدم!

بعدشم اگه خوب دقت کنی خواهی دید که نادی جان فرموده بودند فرهنگ لغت معین...

نمی گم برو ازش استفاده کن ببین فارسیه یا انگلیسی اما حداقل یه سرچ کوچیک بکن..

اینم که من یا کوثر یا هر کس دیگه ای رمان می خونه یا وبلاگ داره یانه فقط به خودمون مربوطه ! کسی جای شما رو تنگ نکرده پس وبلاگ منو که هیییییییییییچ ارتباطی با نیومدن تو اینجا نداره یا رمان خوندن کوثر رو بهانه نکن...

اینم بگم تا یادم نرفته مدرسه بیراهه نیست!

اگه یکم خوب به حرفت دقت کنی می فهمی که فقط حرف آدمای درس نخونه!

پاسخ نادیا به شما:
راستی فرو داستانی که داستان منو کامل کرد رو چرا خصوصی نوشتی! بزا مش همه ببینن. خیلی جالبه.

در پی نادی، خخخ

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۶

سمیه

نادیا به مسابقه رفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
آزمون یه تست گرفتن واسه شرکت در مسابقه! رد شدم متاسفانه.

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۳

سمیه

اسم جدیدمن دختر از بیراهه های ((مدرسه))........هه هه هه هه هه.

پاسخ نادیا به شما:
پس منم دختری از بیراهه های وبلاگ می باشم.

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۹

سمیه

نادیا ایقدر نفس شکنی نکن ........برعکس فروزان وقی تو اینگلیسی صحبت میکنی باید یک لغت نامه کنارش داشته باشه.

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۴

سمیه

فروزان چرا اینقدر چاق شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
چاق بود خخخ

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۹

سمیه

سلام........... نادیا واقعا رفیقی.عزیزم همین جاهستم فقط حرفهاتون رومیخونم کسی که اینجا مارو ادم حساب نمیکنه.....اون از فروزان باخودشو اون وبلاگش......... اون از کوثر که هی رمان رمان میکنه......من موندم که چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
پس من چی؟ من که اینجوری نیستم.

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۷

فرو

از اون حاضرین دوتاش خودمم اون یکی کیه؟؟؟؟؟;)

پاسخ نادیا به شما:
خب با خودت بحرف! راستی از سمیه خبر نداری! چند روزه گم و گور شده! 🙈🙉

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۷

دختری از بیراهه های ابهام

ینی چشمم کف پام با این خود شیرینی کردنام...

تو این دنیا هیچی بلد نیستم بجز زر زر کردن که صد البت ملت بهش می گن قلمبه سلمبه...

ینی تواضع تا این حـــــــــــــــــــــــــــــــد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الکی مثلا خیلی من شوخم..

هه!

پاسخ نادیا به شما:
نه بابا... این چه حرفیه

تو حتی وقتی یه سلام خشک و خالی هم که میکنی، من می رم فرهنگ لغت معین چک می کنم ببینم یعنی چی!!! 😅😂

همیشه وقتی میآم اینجا یه فرهنگ لغت همرامه!!

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۴

دختری از بیراهه های ابهام

نادی جونم؟

خوشگل خانوم؟

عزیز دلم؟

تو که خیلی عزیزی و زرنگیماشاالله ماشالله بزنم به تختهههههههههههههههههه!

ماجرای اون شب بین خودمون می مونه دیگه نه؟

پاسخ نادیا به شما:
داری وسوسه م میکنی؟؟! راستی کدوم ماجرا کدوم شب؟

ماجرای عاشق شدنت رو میگی؟ 😍💘

یا با خود حرفیدنت؟؟ 😛😜

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۲

دختری از بیراهه های ابهام

جـــــــــــــــــــــــان؟

پدر کی بسوزه؟؟

پاسخ نادیا به شما:
پدر اونی که تورو به این روز انداخته!! همون عشق نامردی که به هیچ کی رحم نکرد! حتی به دخترکی که قدم به یه جور بیراهه ای گذاشته که من نمیدونم چه جور بیراهه ایه، واسه خودش که مبهمه چه برسه به من! این دخترک پس از کمی پرسه زدن تو کوچه بیراهه، سر و صدایی پشت سرش میشنوه بر میگرده! یه خورده که میره وارد یه جا میشه -اتفاقی- منو میبینه و میگه اینجا کجاست!؟ میگم به وبلاگ من خوش اومدی! من اسمم نادیاس! مدیر اینجا! دخترک می‌گه : خوشبختم منم فروزان هستم، دختری از بیراهه های ابهام! بعد یه دل نه صد دل عاشقم میشه!!!

هاهاها

از تفسیر کردنم خوشت اومد؟ دیگه چی داری بگی. 😆😅😂😁😀

شایعه رو افرادی مث من میسازن. من استادم تو این کار

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۹

دختری از بیراهه های ابهام

من رفتم بخوابم...

حاضر در سایت جون...

نمی دونم کی هستی ولی شب به خیر....

اییییییییییییییی روزگار...

پاسخ نادیا به شما:
اون شب من بودم چند لحظه اومدم خوابم اومد رفتم.

ولی سه نفر حاضر بودن!!!

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۸

دختری از بیراهه های ابهام

آن هایی که شب ها دیرتر به خواب می روند،

چیزهای بیشتری از زندگی می خواهند...

بعله

ما اینیم دیگه....

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۶

دختری از بیراهه های ابهام

کسی نیست بحرفم باهاش دو جا دارم واس خودم می حرفم...

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۵

دختری از بیراهه های ابهام

نمی دونم چرا کبکم خروس می خونه نصفه شبی...

پاسخ نادیا به شما:
من می دونم

دلت واسم تنگ شده

پدر عشق بسوزه که با فرو چه ها کرد

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۴

دختری از بیراهه های ابهام

بابا جان من یه اهنی اهونی...

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۳

دختری از بیراهه های ابهام

خداقوت شب زنده دار عزیییییییز برگشتی؟؟؟؟/

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۳

دختری از بیراهه های ابهام

ای کسانی که نظر نمی دهید

ایا اندیشه نمیکنید

همانا نظر دادن کار مردمان نیک رفتار و نیک گفتار است

ودیگر هیچ

و انگاه انهایی که با نظرات خود دل مدیریت وبلاگ را

شاد کردند به بهشت رفته و برای کسانی که نظر

نمی دهند و در اتش جهنم جیزغاله میگردند بای

بای کرده و زبانشان را تا شصت پایشان بیرون

میاورند و تا ناکجا اباد ان اشخاص را بیشتر از اتش

جهنم میسوزانند

سوره ی نظر آیه ی نمیدونم چندم

اونی که آنلاین بودی...

نظر ندادی نفهمیدم کی هستی

رفتی تو پاره ای از ابهام....

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۵

دختری از بیراهه های ابهام

نادی چرا نگفتی چی یادت میاد؟

اونی که الان آنلاینه کییه؟

تویی؟(نادیا)

پاسخ نادیا به شما:
حرفای قلمبه سلمبه ت رو یادم میاد.

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۳

دختری از بیراهه های ابهام

همه ی دخملا ی خوشچل

لوزمون مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا لک!

پاسخ نادیا به شما:
هر روزتان روز دختر

۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۰

دختری از بیراهه های ابهام

سلام بچه ها خوبید؟ خوشید؟

سه تا عرض داشتم...

1_ نادی جان بهتم گفته بودم هر چی می کنم نمی تونم لینکت کنم... نمی دونم چرا فقطم وب تو اینجورییه.پس پاکم کن...هههههههههههههههی

2-اگه من بمیرم اولین چیزی که از من یادتون می یاد چیه؟؟

3- کامه ن ته کم پشه که خو واردی...

شوخی کردم.

هه هه هه هه!

پاسخ نادیا به شما:
نمی تونی لینکم کنی من که بلاگ فا نیستم. اشکالی نداره.

۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۴

کوثر

راستی دخترا می گن مقنعه مون کرمی.ای کاش سیاه می بود

پاسخ نادیا به شما:
آره موافقم.

۰۷ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۶

کوثر

فروزان جون من هیچی نگفتم نسبت به تو.نادیا من کی قربون صدقت رفتم؟؟ چرا یا نمیای یا اگه میای هزارتا معما درست می کنی؟؟ فروزان بخدا اون قسمت از اهنگ رفیقم کجایی رو یه خط واسه نادیا نوشتم.که گفتم از تو و سمیه یاد گرفتم.نادیا منظورت از اینه؟؟

پاسخ نادیا به شما:
آره ولی گفتی که بدآموزم می کنن. به این میگن سوءتفاهم

۰۷ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۴

دختری از بیراهه های ابهام...

چه خبره؟؟

ینی چی؟

کوثر بهت گفته ؟ چی گفته؟

پاسخ نادیا به شما:
نمیدونم به خدا منم نمی فهمم. گفته که بهش آواز خوندن یاد میدیم.

۰۷ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۱

دختری از بیراهه های ابهام

1_ اسم من، اسم منه. پس لازم نیست شما خشتون بیاد یانه.

2- من چرا کوثر رو بدآموز می کنم؟

3- لطفا درست جواب کامنتا رو بده چون هر سوالی رو باید دوبا تکرار کرد تا جواب بدی.

پاسخ نادیا به شما:
اسمت خیلی طولانیه.

کوثر گفت ک با سمیه تو وبلاگ الهام بد آموزش میکنید. از این بیشتر نمیدونم.

۰۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۷

دختری از بیراهه های ابهام

اولش که موووووووووووون!

دومش حرف حساب جواب نداره

۰۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۵

کوثر

فروزان جون وراج نه، فعالی..نادیا رو ندیدی!! وقت امتحانات ترم که همه با هم می رفتیم، نادیا هم با جلویی ها هم عقبی ها و هم طرفین حرف میزد.ماشالله دل هیچ کس و نمی شکوند و هیچ کس و بی پاسخ نمی ذاشت.سمیه جون چرا انقدر کم پیدایی؟ به این دوست ما بگو بعضی وقتا یه سر به وبلاگش بزنه.به خدا این وبلاگه دلش به حال خودش می سوزه با این مدیر فعالی که داره

پاسخ نادیا به شما:
تو روز روشن تو وبلاگ من غیبتم می کنن.

من اگه میآم دلم تنگ میشه. نمیدونم چرا اینوری میشم. برام جذابیت نداره. رک بگم. از اسم فروزان خوشم نمیاد. چون نمیدونم. یعنی چی. یه اسم سه کلمه ای رو نمیتونم حتی حفظ کنم چه برسه به معنی.

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۳

دختری از بیراهه های ابهام

نظر لطفته کوثر جان.

آره آرینا تغییر چندانی نکرده...

منم مثل شما از خیلی از رمانا بدم می یاد و رمانی رو بیش تر دوست دارم که از زبون دختر باشه! و به حقیقت نزدیک... اصن اشکالای خیلی بزرگی دارن بعضیاشون!

سمیه من که هر چی می دونستم گفتم بهت. چرا نیومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نادیا با تبادل لینک موافقی؟

ااااااااااااااااااااااااا چقد وراجم من با همه صحبت کردم اونم تو یه کامنت!~__^!

پاسخ نادیا به شما:
فروزان جون دست از سر کوثر بردار. 😕

حالا وقت مدرسه باید بیاد ترک کنه. داری برام کار درست می کنی.

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۷

سمیه

بچه ها من خبر میخوام در باره یه انتخاب ما برای رشته یه تجربی لطفا خواهش میکنم

پاسخ نادیا به شما:
چه گیری دادی؟ نترس قبول میشی!

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۸

کوثر

واقعا فروزان سخنانت هم جالب و هم جذابه.اره واقعا حق با تو همه مثل هم تموم می شن.من از بعضی هاشون خوشم میاد ولی دوست ندارم بخونمشون چون از حقیقت دورن.ادم و خیالی می کنه.ولی رمانی که از زبان یه دختر گفته شده باشه رو دوست دارم...راستی ارینا رو دیدم.اصلا تغیر نکرده

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۱

دختری از بیراهه های ابهام

تا چه نوع عشقی باشه... بیش تر رمان های الان مضمون عاشقانه دارن

خیلی هاشون به درد لای جرز دیوار می خورن اما بعضی هاشونم خوبن.

بیش تر دوست دارم که داستان جدیدی باشه. ینی زیاد شبیه به رمانای دیگه نباشه آخه همشون تقریبا مثل همن. البته نوع نوشتنش هم خیلی زیاد تو جذب آدم موثره و همچنین این که با چه روشی شخصیت هارو وارد یا خارج از داستان میکنن و نوع برخورد شخصیت اولم تو موقعیت های زندگیش مهمه ینی نویسنده باید روانشناسیشم خوب باشه تا بتونه داستان بی عیبی داشته باشه!

خلاصه اگه بخوام همه ی ملاکامو بنویسم طومار می شه!

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۳

کوثر

خواهش می کنم عزیزم.تو هم همینطور..راستی از چه رمانی خوشت میاد؟؟ عاشقانه یا غیر عاشقانه؟؟

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۶

دختری از بیراهه های ابهام

خواهش می کنم عزیزم...

خوشم میاد دقیقا عین همیم!چون منم فقط تو ذهنم می سازمش و نمی نویسمش...

رمان "خانم کوچک " رو هم اگه تونستی پیدا کنی حتما بخونش اونم خیلی تلخه و البته عالی...

واسه ی معرفی دوباره بازم تشکر!

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۳

کوثر

خواهش می شه فروزان جون.تو هم ممنون..اگه رمان پایان تلخ می خوای، رمان☆بی برگشت☆واقعا اشک ادم و در میاره.ولی عاشقانه است.واقعا اونم عالی....منم انقدر عاشق رمانم که وقت مدرسه می رم تو ترک.راستی تو که انقدر نویسنده و خواننده ی خوبی هستی، رمانم می نویسی؟؟.من فقط توی ذهن خودم می سازم ولی روی کاغذ نمی نویسم.فکر کنم اگه می نوشتم،

حالا پونزده تایی نوشته بودم.

پاسخ نادیا به شما:
تو قرار نبود دس از رمان خوندن برداری؟؟؟؟ 😡

۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۶

دختری از بیراهه های ابهام

منم دیشب یه رمانو خوندم خیلی عالی بود!

یه داستان متفاوت داشت.

خوشم اومد چون پایانش تلخ بود. و اینم از پس هر نویسنده ای بر نمی یاد که اشک آدمو در بیاره!

اسمش:: کسی پشت سرم آب نریخت::

نویسندش:: نیلوفر لاری::

۰۳ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹

دختری از بیراهه های ابهام

یک دنیا سپاس کوثر خانوم!

من که به خدا تشنه ی رمانم هرچی بیاد جلوی دستم می خونم!

-_-

۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۳

کوثر

دوستان رمان☆ عزیزدردانه بابا ☆رو بخونین،محشره.اصلا عاشقانه نیست.عالی عالیه.نویسندش هم☆مری هیگینز کلارک☆می باشد

پاسخ نادیا به شما:
من دارم رمان *مو بی دیک * رو می خونم. اونم عاشقانه نیست. از دوست جدیدم سارینا گرفتمش. رمانخونم کرده.

۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۸

کوثر

نادیا منظورت و نمی فهمم؟ بد اموز برای چی؟ خبر چی؟

پاسخ نادیا به شما:
گفتم راستی! کوثره من رو بد آموز میکنی(خطاب به فرو )

کوثر! تو چرا اینجوری یی؟ ظاهرا با من دعوا می کنی باطنا قربون صد قم میدی. 😍😙

۰۳ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۷

دختری از بیراهه های ابهام

من که وبلاگ ندارم تو بیان!

چرا باز نمی شه؟ تو بیا باز میشه!

پاسخ نادیا به شما:
باز شد. متشکر!!!!
راستی کوثر منو بد آموز میکنی.
خودش بهم گفت!! چه خبره!!

۰۱ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۶

کوثر

سمیه جون مگه تازگیا رونالدو پاش ضربه ندیده بود؟؟

۰۱ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۲

کوثر

خواهش می کنم عزیزم.قابل تو رو که نداشت.اگه بخوای برای اون گروه نحس هم روانششششششناس خوب سراغ دارم.احتیاجی به باز شدن مدرسه نیست.از حالا می تونی شروع کنی.من توی این 8 سالی که می گی خیلی زود متوجه شدم که احتیاج به روانشناس داری.خوبه همه توی مدرسه بهم می گن که چه طور از دست تو مو هام سپید نشده؟ اونا هم به این نتیجه رسیدن...یه بار دیگه حرف از دوستام( گروه نحس )نزن که ناراحت می شم

پاسخ نادیا به شما:
بله بله بله؟؟؟؟؟
چی شد؟؟
دوستـــــام!!
چه حرفا. از کی دوستت شدن و ما خبر نداشتیم.؟؟ من اونارو دیدم تو رو فراموش کردم؟؟؟عایا؟؟
ولی مطمئنم نمی تونی واسشون روانشناس پیدا کنی!!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۷

دختری از بیراهه های ابهام

من دیگه با این اسم میام!

هم اینجا هم اونجا!

فروزان خودتونم بابا!

پاسخ نادیا به شما:
بازم قلمبه سلمبه!!! حالا که ثبت نام کرده ای، وبلاگمو دنبال کن!!!
کاری نداره فقط باید رو دکمه سبز رنگ بالا ی صفحه سمت چپ کلیک کنی!!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۸

فروزان اویسی

راستی سمیه جان حرف از این چرند تر پیدا نکردی که از زبون اون بدبخت بگی؟

شوخی کردم بابا!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۵

فروزان

راستی یه پست گذاشتم واسه وقتایی که آدم دلش می گیره! اگه یه وقت خدایی نکرده دل مهربونتون گرفت،

من سنگ صبور خوبیم!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
باز نمیشه!!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۱

فروزان

بچه ها این وبلاگ منه خوشحال میشم سر بزنید :d

markazebidari.blogfa.com

خواب یک پژواک واهی در گور!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۱

فروزان

خدا شفات بده!

پاسخ نادیا به شما:
احسی جونم اومده پیش تو.

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۰

سمیه

فروزان.....فروزان ببین کی انجاست........... نادیا جوابش رو بده!!!!!!!!!!!!! ناسلامتی مدیری

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۲۶

احسان علیخانی

با سلام وتشکراز تمام هم وطنان عزیز وارجمند خودم واین را خطاب به مدیران وبلاگ ها وتمام سایت های اینترنتی وشبکه های اجتماعی می گویم .من از شما در خواست دارم که شعونت اسلا می را در تمام این مکان ها رعایت فرمایید.وما به اجازیه سازمان فرهنگی واسلامی ایران دست رسی بتمام این صفحه هایه اجتماعی راداریم.باتشکر. احسان علیخانی

پاسخ نادیا به شما:
سلوووووووووم احسی جون. چقده رسمی می حرفی!!! بابا اینجا که اینجوری نمی حرفن!!! راحت باش!! چه سعادتی !! خوش اومدی!!

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۱۵

سمیه

عجب دوست بدی هستی!!!!!!!!!!!!!!!! دیگه حرف هایه من رو باور نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۱۱

سمیه

کوثر جون رونالدوخیلی دوست داره که تورو ببینه میشه یه جایی قرار بزاریم که اون تورو ببینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟راستی منظورت پایه کی بود؟؟؟؟.

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۱

فروزان

چرا جواب منو ندادی؟

زیر خروار ها چی پنهان شدم؟

پاسخ نادیا به شما:
هر چی که خودت دوس داری!
چه می دونم شاید فضولات حیواااانــــــی! خخخخخخخ
شوخی کردم بدل نگیری!!
منظورم حیواناتی بود اشتباهی به جای یونجه زیر خاکی قورت میدن !!!
بهتر شد نه!!!؟؟؟؟

۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۹

کوثر

☆☆سمی سلام من و به رونی جون( رونالدو )برسون.پاش چه طوره¿¿الحمدولله خوب که شدن¿¿☆☆

پاسخ نادیا به شما:
مزه نریــــــز!!!!

۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۳

کوثر

عزیزم.چه قدر به فکرمی.ولی من می خواستم باهات بیام که تنها نباشی.اخه می ترسم روت نشه مشکلات تو به روانشناس بگی..اگه من احتیاج به روانشناس داشته باشم ، تو پس به چی احتیاج داری.خدا بهت رحم کنه.البته بیشتر به اون روانشناسه..نگران نباش پول ویزیت هم نمی خواد.خدا کنه تو خوب شی خودم پولش و می دم

پاسخ نادیا به شما:
راستی زحمت کشیدی روانشناس پیدا کردی! چرا بیخودی پول ویزیت بدی؟ خودم یه پا روانشناسم!!! بزار مدرسه وا بشه یه مشاوره حسابی بهت بدم که حال کنی !!!
*با ترس و لرز خوانده شود*
اوخی !! بمیرم و این روزو نبینم!! یعنی تو این 8 سال من نفهمیدم تو روانشناس نیاز داری؟؟؟ ببخش کوثر جون برات دوست خوبی نبودم!!! اگه بودم... اگه خودم و با گروه نحس سرگرم نمی کردم شاید قبل از اینکه کار از کار بگذره می فهمیدم!!! ببببببخش تو رررو خدا!!!

۲۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۱

سمیه

راستی فروزان دارم میرم سویس!!!!!!!!!!!!!! (رونالدو )گفت:(که بهت بگم).

۲۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۸

سمیه

حتما پو شاله دیگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هه هه هه.

۲۹ تیر ۹۵ ، ۲۰:۳۶

فروزان

زیر خروار ها چی پنهان شده ام؟

۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۶

نادیا احمدی

سلام. بچه ها واسه من و سمیه دعا کنید. توررروخدا!!!!! دعا کنید بازی رو از حریف نبازیم. یا اقلا به دست ما بازیده نشویم. *

۲۹ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۰

فروزان

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممم!!!!♥♥♥♥

اینجا چرا اینگده خلوته دا؟

راستی بچه ها به نظرتون من جه جوری آدمیم؟ هر جی جوفتین دلیلم بجین!!

منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

پاسخ نادیا به شما:
ویرانه ای نهان در گنجینه ای ناشناخته!!!!!! 😆😀😅😅😉😛😛😛🙊

شوخی میکنم. من که خودم رو هم نمیشناسم چه برسه به تو که زیر خروار ها پنهان شدی!!! واقعا نظری ندارم. به نظرم سخت ترین سوالی بود که تا حالا پرسیدی!!!

۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۵

سمیه

از همتون ممنونم کوثر واقعا اینتوره چون من تازه یک هفته بود میرفتم و واقعا واسیه کسب تجربه بود ..... وباید بگم در تو ودر همتون کارنشد نداره ...نیست....!!!!!!!!!!!!!!! فروزان ای کلک میدونستم اینو میگی ولی عاشتونم من دیونه.....................!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۹

کوثر

راستی نادیا من روانشناس خوب سراغ دارم.

پاسخ نادیا به شما:
چه خبر خوبی!!!! خیلی وقته دنبال یه روانشناس خوب میگردم تو ببرم پیشش!! البته میخواستم سورپرایزت کنم قبل از این که اقدام کنی برات وقت بگیرم پول ویزیت رو هم خودم بدم که خودت پا پیش گذاشتی!!! 😛😜😉😂 خودت تنهایی می تونی بری یا ببرمت!!خخخخخخخخخخخ! هه هه هه هه... دیگه ضایع کردن من واسه هف پشتت بسه!!

😄😃😀😁

۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۷

کوثر

چشم عزیزم!نادیا تازه متوجه شدی؟ من که خیلی وقته بهت می گم!! ههههه

پاسخ نادیا به شما:
کوثثثثثثثثر!!!! ایییییییییی!

۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۶

دخترک سنگی

گل دخترا خواهش میکنم به وبلاگم بیاید واسه مشاعره مخصوصا تو کوثر

پاسخ نادیا به شما:
چرا مخصوصا کوثر. من نخودیم اینجا.

۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۳

فروزان

گل دخترا الهام جون تو وبلاگش یه بخش واسه مشاعره گذاشته خوشحال می شیم شما ها هم تشریف بیارید!!!

۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۱۳

کوثر

مبارک خرس مهربون.توچی انقدر موفق بودی؟( شوخی می کنم بدل نگیری؟ ) ولی واقعا بهت تبریک می گم.به نظرم اول و اخر خیلی مهم نیست.مهم تجربه ها و چیز های جدیدی که یاد می گیری.البته جرات شرکت کردن هم خیلی مهمه که من ندارمش..

۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۵

فروزان

اتفاقا من آدمـــــــــــــــ بوده و شما خرســـــــــــــــــــــ میـ باشید!!!

۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۰:۳۳

سمیه

مرسی.من ادمم تو خرسی!!!!!!!!!!!!!!!!.

۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۸

فروزان

موفق بی ت به قوربان!

۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۶

سمیه

از اخر اول اوردم ...........برنز.

۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۵:۲۲

سمیه

بچه ها نادیا شارزاینترنتش تموم شده.

۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۸

فروزان

سمیه جان کی می ری؟

ان شاء الله طلا دیگه؟!؟!؟

۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۷

سمیه

از این بحث هایی که به هیچ جا نمیرسه بدم میاد.

۱۸ تیر ۹۵ ، ۲۱:۲۲

فروزان

هر کی نظری داره!

۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۵

فروزان

کدوم منطق میگه مغرورا نمیگن من مغرورم؟

پاسخ نادیا به شما:
یعنی می گی مغرورا خودشون اینو به زبون میارن؟ من که معتقدم که اونا خودشون نمی دونن مغرور ن یا اینکه دوس ندارن دیگران اینو بدونن!!!

۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۲

فروزان

البته اینم بگم که به من هیچ ربطی نداره فقط چون تو واسم مهمی و دوست ندارم ناراحتت کنن اینا رو گفتم !

همین!

پاسخ نادیا به شما:
ممنون فرو جون ازت خوشم میاد. مشاور خوبی هستی. ولی من معتمد به نفس بودنم دوست ندارم. چون یه جورایی غروره. فقط مغرورا واسه این که نگن مغرور ن خودشون و گول می زنن و می گن اعتماد به نفس دارم. فک می کنن با عوض کرد اسم غرور می تونن مفهوم شو عوض کنن.

۱۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۸

فروزان

همون طور که غرور کاذب خوب نیست تواضع کاذب و بی پایه هم بی مفهومه!

آدم باید خودش باشه و واقعیت رو ببینه تا اونجایی که من میشناسمت این حرفات دیگه زیادی تواضعه !

البته تواضع بد نیست ولی به جاش تو با دوستات متواضع باش گلم!

پاسخ نادیا به شما:
با دوستام هم هستم. ولی من در کل از چیزی که باعث بشه تو ذو قم زده بشه متنفرم. غرور هم یه جورایی یه وقتی تو ذوق می زنه. وقتی فک کنی بهتری و بعد متوجه بشی نیستی تو ذ وقت می خوره. من از تو ذوق خوردن متنفرم

۱۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۳

فروزان

نه!

پاسخ نادیا به شما:
چرا نه؟

۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۸

کوثر

فروزان جون اگه بدونی امسال از دست این نادیا چی کشیدیم.دل سنگ هم برامون اب می شه.نادیا من حرف می زنم چی کار به تو دارن؟نمی خوام دقت بدم .اما متاسفانه برای ما که دوستانت بودیم، شیر بودی.برای اونا هم کله پاچه ( با توجه به حرف شاداب ).می گی چی کارم کردن؟؟ باشه من و که اذیت نکردن ولی مگر گذاشتن یه دقیقه ی خوش با تو داشته باشیم؟؟بگذریم من کاری با اونا ندارم خودت حرفشون و پیش کشیدی....راستی سمیه جون چرا زود زود غیب می شی؟

پاسخ نادیا به شما:
اسمشو نیار حالم به هم میخوره. خود تم میگی برای ما /دوستانت/. خب شما که دوستامید اگه ازتون می ترسیدم که دوستتون نبودم.

۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۵

فروزان

به هر حال خود دانی اما باید خیلی صریح و راحت بهت بگم که انقدر خودتو دست کم نگیر چون با این کارت فقط میدان رو برای اونا بازتر می کنی اگه من جای تو بودم هیچ ترسی از آدمی که هم سطح خودمه نداشتم اگرچه اطمینان دارم که در حدی نیستن که هم سطح خودم فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرضشون کنم!!!!!!!!!!!!

از هیچ کسی نترس به غیر از اونی که می تونه تو خطرت بندازه

که من خودم به شخصه فک می کنم هیچ کس نمی تونه بهم ضربه بزنه چون با هیچ کس اونجوری برخورد نکردم که به خودش اجازه بده حتی فکر اینو بکنه که میتونه ناراحتم کنه. پس هیچ کدوم از دوست و هم کلاسی و ... واسم ترسناک نیستند. شاید تو ترس رو توی چیز دیگه میبینی.دیگه رفتار تو رو با اونا نمی دونم

در نظر داشته باش که اگه خودت رو خیییییییییییییییییییییییییییییلی بالاتر از بقیه بدونی هیچ کس نمیتونه برات ترسناک باشه البته این بالاتری رو با غرور قاطی نکن

به هیچ کس هیچ وقت حسادت نکن که این حس نشون میده که با همه ی وجودت اونا رو از خودت برتر میدونی!

و این اونا رو شیر می کنه!!!!!

از من گفتن بود عزیز دلم!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
ممنون از این همه تایپ کردن. من به کسی حسودی نمی کنم. مغرور هم نیستم. فقط نمی تونم خودم رو از دیگران برتر بدونم چون نیستم. به نظر من تواضع از هرچیزی بهتره. تواضع افراطی رو هم که تا حالا نشنیدم. پس یعنی تواضع هرچه بیش، به! نه؟

۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۲۴

فروزان

ایول داری به خدا کوثر خانوم!

راست میگه نادیا جون آخه مگه کین که اینجوری می گی؟

ندیده می گم کسی که اینجوری یکی رو اذیت کنه هیچه! هیچ!

حاضرم به هر کی هم که حرفی بگه ثابت کنم چون شما ها رو خوب می شناسم !

پاسخ نادیا به شما:
همشون هیچ نیستن. یکیشون خیلی با نمکه.

اونا هر چی هم که باشن خدایی ترسناکن

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۲۷

کوثر

یعنی زنگ بزن ولی تا یک شنبه نه.اخه تا اون موقع کلی حرف پیدا می کنم.دیگه پشت تلفن ساکت نمی مونیم و پشت سر هم حرف می زنیم.

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۸:۳۶

کوثر

من اسم هرکس و هرجایی که بخوام میارم.به اون کلاغ ها هم ربطی نداره.دوست دارن برن تک تکش و براش تعریف کنن.انگار یادت رفته کیم؟ بعدشم امسال کم ازشون عذاب ندیدی.هر چقدرم اذیتشون کنی حقشون.انگار خودت کم اسمشون و میاری..نخیرم بهم زنگ نزن.راستی ثبت نام کردی؟

پاسخ نادیا به شما:
من می دونم کی هستی!!!ولی خودم که هیچی نیستم.خواهشا کار نده دستم.

کوثثثر !!! جااااان من بس کن.بگریم حلله.؟؟؟اذیت کردن که اینجوری نیس. تو چرا ازشون دلخوری؟؟؟؟

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۹

نادیا احمدی

عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام

بر شما همسفران سفر روزه، سلام

روزه تان همه در پیش خداوند قبول

روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام

♥عید سعید فطر بر همگی شما و خانواده های محترمتان مبارک!!!♥

۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۶

نادیا احمدی

خداحافظ ای ماه غفران و رحمت

خداحافظ ای ماه عشق و عبادت

خداحافظ ای ماه نزدیکی بر آرزو ها

خدا حافظ ای ما مهربانی حق تعالی

خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه

خداحافظ ای بهترین ماه الله

۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۲:۴۳

سمیه

نادیا مرسی گلم بابت لالایی............بچه ها امید وارم حرف های من روجدی نگیرید چون فقط شوخیه شوخی((((((در باره ی کریستین رونالدو چون منهم به اندازه ی شما ازش بدم میادمرتیکه ی جلف)))))).....................ولی بدونه شوخی عید سعید فطر رو بتمام نابغه های بوکان تبریک میگویم.........منظورم شماید.

پاسخ نادیا به شما:
لطف داری عزیزم.شما شامل منم میشه دیگه؟؟؟

۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۰

سمیه

ای وایی جاموندم !!!!!!!!!!!!!!!!!!من به شخصه از طرف تمام ملت ایران و خودمو رنالدو که قرار فردا بریم ایتالیا تبریک میگویم................... فروزان جان ازاون جزیره ها دوتارو بنامم کرده توخبرنداری این روهم بگم مسی (زن)داره وتیم بارسلونا مجرد توش نیست.

۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۴

BAHaReH

سلام رفقا خوبین؟

عیدتون مبارک باشه

پاسخ نادیا به شما:
عید تو هم مبارک .

۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۹

فروزان

اندکی سکوت به یاد روح شادم!:))

از دست رفتم به خدا یکی نیست بگه دختر جان چرا سمت رو اینجوری نوشتی آخه؟؟؟

ببخشید اشتباه شده همین حالا متوجه شدم :((

۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۳

فروزان

چی بگم والا نادی جونم!

الان سمیه سرمو میکوبونه به کیبوردحخونهعوداغلفبرقی ثصفیغعز ی6که7خغذ8ل خجداح

جچ.پقیبزرلا

پاسخ نادیا به شما:
چییییییییییییییییی!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

آها فک کنم سمیه الان در حال کوبوندن سرت به کیبورده!!! نه؟؟

وای !!!!! عاشق خونریزیم. بزن سمیه بزن. ایول دمت گرم !! ادامه بده!!!

وای الان تو اتاق فرو جونم یه عالمه خونه. ای کاش اونجا بودم و اون صحنه جنایی رو از نزدیک مشاهده می کردم. البته تصورش هم به اندازه خودش کیف میده.

به دل نگیری فرو جون.یه خورده ش شوخی بود. فقط یه خووورده !!!!

۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۳

فروزان

همه ی دوستان صورتتون رو بیارید جلو...

مممممممممممممممممممممممممممممموه!!

اون صمت صورتتون...

مممممممممممممممممممممممممممممموه!!

عیدتون مبارک!

نماز روزه هاتونم قبول!

پاسخ نادیا به شما:
خیییییییییییییییییییییببیلی ممممممممممنون♥♥♥

تو هم بووووووووووس!!

۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۰

کوثر

نادیا حال کردی؟ فروزان جون ایول...نادیا چی شد؟ از وقتی که فهمیدی بهار همکلاست، معلمتون هم مهربان شد؟؟ باهم قرارهایی داشتیم.یادت نرفته چون اگه یادت بره منم اون وقت ساریناجووووون و.....سمیه نگو که تو هم از طرفدار های روووونالدویی؟؟ اه اه حالم بهم خورد .عیدتووووون مبارک!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
کوووووثر!!!! شاید یه روزی یکی از افراد گروه نحس بیان اینجا!!!! اونوقت من چه خاککی تو سرم کنم!!! مگه نگفتم اسم بعضیا رو اینجا نیار برام بد تموم میشه!!! 😲😰😢😠😠!!! یدونی که اونا صد تا جاسوس همه جا دارن!!! خواهشا با من از این شوخیا نکن!! اگه وقت کردم زنگ می زنم باهم حرف می زنیم.اینجا هم اگه می خوای چیزی بگی رمزی بگو!!

در مورد معلممون هم باس بگم که...

انتظار نداری جلوی یکی از افراد گروه نحس/بهار/ گریه کنم! ها؟؟

به هرحال دوست ندارم جلوی بعضیا بگریم.* می ترسم از اینکه بره برای یکی تعریف کنه! خودت می دونی کی رو میگم!*

◆h@đ@b§◆

کسی نفهمید که!!!؟؟؟ رمزیه

۱۴ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۳

دخترک سنگی

سلوم نادی جون خوفی گلم؟!

عیدت مبارک باشه

نماز روزه قبول

ما رو از دعای خودت محروم نکنا

پاسخ نادیا به شما:
سلوم سنگدل جونم.عید فطر بر تو و خونواده محترمت هم مبارک باشه. من کی باشم که براتون دعا کنم. هرچند در این امر دریغی نیس!!!

۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۳

فروزان

می دونم کوثر جونم!

پاسخ نادیا به شما:
چی چی رو می دونم کوثر جون!! اینجا یکی نیس ازم دفاع کنه؟

عید سعید فطر مبارک!!! ♡♡♡😇

۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۲

فروزان

سمیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه؟!؟!؟!؟!

هنوز دست از سر اون بدبخت بر نداشتی؟!؟!؟!؟!؟

ینی هنوز به فکر جـــــــــــــــــــزیره ای هستی که به نامت می کنه؟؟؟!!!

ای وای !!!!!!! :))

پاسخ نادیا به شما:
چی شده؟

رونالدو قراره جزیره به نام سمیه بکنه!!!؟؟؟ 😯😮😓😓😞😞😞

۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۴

سمیه

سلام بچه سوسول های محله..................................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
علیک السلام🙌. پیشاپیش عید سعید فطر رو بهتون تبریک میگم. 🎂🎉🎊

هه هه! من اولین نفری بودم که عید رو تبریک گفتم!!! ♡😍😄😃

29روز روزه داری قبول باشه!!! 🙏

راستی سمیه جون الان وقت خوابه اینجا چیکار میکنی. 😪

اگه خوابت نمیگیره به خودم بگو واست لالایی بخونم😪😙😛😜🙈🙉🙈🙉

لالا لالا لا گل لاله

بخواب زندگی بی خواب محاله

بخواب که از وقتی بیداری

این دل داره همش میناله

🎶🎵🎶🎵🎶🎼🎶🎵🎤🎵

خوبه؟؟؟؟

۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۱

سمیه

نادیا نام اموز شگاه زبانت چیه؟

پاسخ نادیا به شما:
نمی گم. تبلیغ میشه

شوخی کردم 😅کانون زبان ایران

۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۷

سمیه

اطلاعیه.............ازدواج یک دختر بوکانی با کریستین رونالدو....... دل صد ها دختر را به اتش کشید.

پاسخ نادیا به شما:
وااااااااقعا. راس راسی؟؟ 😮😮

۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۰

BAHaReH

ممنونم کوثر جون لطف دارین شما

۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۸

BAHaReH

ممنون از لطفتون .خیلی ممنونم .

عزیزمی دخترک سنگی.عاشقتونم😘😘😘😘

۱۳ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۰

دخترک سنگی

سلوم خوش اومدی عشقولی من

۱۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۴۴

کوثر

☆*°سلام بهاره جون.خیلی خوش اومدی.تعریفت و زیاد از الهام و نادیا شنیدم.خیلی مشتاق دیدارتم...فروزان جون این که چیزی نیست، اگه بفهمی نادیا سر چی ها گریش می گیره، شکمت درد می کنه از خنده.راستی سمیه چرا نمیاد؟°*☆

پاسخ نادیا به شما:
کووووووثر😲😰😢😠😠!!!

۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۲۹

BAHaReH

سلام دخترک سنگی خوبی؟؟شناختی ؟؟

پاسخ نادیا به شما:
دختر دایی و دختر عمه، جمعشان جمعه. 👭

۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۲۱

BAHaReH

سلام نادیا جون منم اومدم😊

پاسخ نادیا به شما:
سلام بهاره جون خوشومدی😇🙋

۰۹ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۹

فروزان

اگه امکان داره میشه بگید ماجرا چییه؟

البته هر جور که راحتید

نادی جونم ینی شما نارحت شدی؟؟ آخه چرا؟

پاسخ نادیا به شما:
هیچی فرو چون. رفتم کلاس زبان یهو متوجه شدم که معلممان عوض شده. شنیده بودم که معلم خوبی نیس و خیلی از این موضوع ناراحت بودم. 😦

از طرفی هم ایشون هی میزدن تو ذوق ماها. 😠

واسه همین وسط کلاس زدم زیر گریه. خیلی خنده دار بود!!! 😅😢😢😅

حالا متوجه شده ام که خیلی هم با مزه س، همین😛😜

۰۹ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۴

کوثر

ای نادیا جون چی گفتی.منم تا یادم میاد دلم یه دختر فامیل مثل الهام و بهار می خواست.انشالله الهام جون همیشه باهم خوب و سلامت باشید.لحظه های خوبی در کنار هم داشته باشید...راستی من تازگی ها فهمیدم ماجرای نادیا رو.ناقلا چه زود فهمیدی

پاسخ نادیا به شما:
آره. الهام و بهاره خیلی با هم صمیمین. بزنم به تخته!!!! 👍👭👩👸

۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۶

دخترک سنگی

سلام گل دخترا خوبید؟!خوش میگذره؟!

قابل توجه بعضیا ...امروز یه چیزایی شنیدم 😂😂😂😂

انگار یه خانم واسه ی تو ذوقی خوردن گریه کرده 😫😭راسته عایا؟!

پاسخ نادیا به شما:
راست بودنش که راسته. ولی کی این مطلب رو رسونده مهمه!!! تو همه جا جاسوس داری ناقلا!!!

بزار برم کلاس، یادم باشه حساب یکی رو برسم!!

تو هم که تا سوتی ای چیزی از ما نبینی بهمون سر نمیزنی، نه؟

دیگه دارم احساس می کنم تو و اون بهاره جونت یه رو حید در دو جسم.آخه همیشه باهمید. !!!

ای کاش منم یه دختر فامیل اینجوری داشتم!!

۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۴:۴۷

فروزان

امروز، روز قشنگی می شود

اگر هنر این را داشته باشیم

که قشنگ زنـــــــــــــدگی کنیم

زیـبا ببینیم،زیـبا نفس بکشیم

زیبا صبر کنیم و جز زیبایی

نبینیم چون،

اعتقاد به زیبایی خدا

زندگی را زیبا می کند

زیستنمان پر از اعتقاد باد!

آمین...

پاسخ نادیا به شما:
ولی من معتقدم که باس هر دو نیمه پر و خالی لیوان رو در نظر گرف!!💧🌊💦

هم زیبایی🌹👸

هم زشتی👹👺🐲

اینطور نیس😕

۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۵

فروزان

سلااااااااااممم به رفــــــــــــــــــ♥ــــــــقای خوشچل و باااااااااااااااااااحاااااااال خودم.!!!!♥☻♥☻

پاسخ نادیا به شما:
علیک سلام خین شیرن!!!

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۴

نادیا احمدی

گل دخترا!!

اگه این قدر به زبان انگلیسی علاقه دارید.، چرا تشریف نمیارید قسمت گفتگو به زبان انگلیسی در خدمتتون باشیم؟!؟! 😕😮↩

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۰

فروزان

(^ـــ^) !

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۸

فروزان

goten tag

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۷

سمیه

چینی..........گونجینو وجوجینلاو.

پاسخ نادیا به شما:
چه خبره اینجا. دارید رمزی حرف می زنید؟؟؟ 😇

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۶

فروزان

السلام علیک و رحمة الله و برکاة

اهلا و سهلا

۲۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۸

سمیه

هلو هاواریو......................

پاسخ نادیا به شما:

I'm glad 2 C U here.

سمیه جون چرا تو بخش ئه حولستان کامنت نمیزاری؟ 😡😮

۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۶

فروزان

عزیزان کجایید؟ دقیقا کجایید؟

پاسخ نادیا به شما:
سلام فرو جون. میشه من فارسی جوابتو بدم؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۵

فروزان

کوثر جییان کو وای؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۴

فروزان

به قور بانت بم سو مه یه گیان!♥♥♥♥

♥♥♥عزیزی تو!♥♥♥

او په یا مه ئاخ ره شت حا لی نه بوم!!!؟؟!!

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰

سمیه

فروزان زیاد رویت کردوا .وایه؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۷

سمیه

اوم لبیر چو.( ببت)

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۴

سمیه

امنیش هر اودعایه دکم........................امید وارم دلیشمان وکو ماعیدمان پاک وایه؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۰

سمیه

فروزان او کته به فروشرا.................ببخشه لکلاس بوم بخدا لره نبوم...............فروزان من یکدانه رفقم هیه که واقعا افتخاری په دکم نویی فروانی اویسیه یک دانه نوسر جوانی مملکتکمانه وایه؟

پاسخ نادیا به شما:
پاچه خواری😉😂😇😉💗💜😅😉😄

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۵

فروزان

در این ساعات نزدیک افطار

دعا می کنم

زیر سقف بلند، روی دامان زمین

هر کجا خسته و پر غضه شدی

دستی از غیب به دادت برسد

و چه زیباست که آن دست

خدا باشد و بس

بچه ها تو ی این لحظات ملکوتی خواهشا واسه همه ی بیمارا و داغ دیده ها و بی پولا و ...

دعا کنیم

طاعات و عباداتتون قبول حق..

پاسخ نادیا به شما:
طاعات و عبادات تو هم قبول باشه، فرو جون.

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۴

فروزان

^ـــــ^ !

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۲

فروزان

سمیه بو جو واب ناده یه وه؟؟؟

موتمه ئینم ئه لان توش له رای موتمه ئینم !!!!!!!!!!

واقه عه ن که!!!!!!!!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
از کجا اینقدر مطمئنی!!!

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۹

فروزان

چیت له هات؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۷

فروزان

نویسنده که ی چه یه اگه له سر اینته رنت ببه هه ر الان دانلودی ده کم

پاسخ نادیا به شما:
نویسنده به چه دردت می خوره!

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۴

فروزان

اوه لی نی بو خوت مغروری!

دو وه مینی چییه او کته به ؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۹

سمیه

فروزان فروزان کتاب جادوگر اوز رو به مزایده گذاشتن 25000تومان نمی خری ؟؟؟؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۰

سمیه

فروزان مغرور شدی!در عجبم!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
بود!!!

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۱

فروزان

نا با به !

کردی را پاس بدار دوست عزیز!

پاسخ نادیا به شما:
احد اقل با زبان کردی این جمله رو بگو اگه واقعا می خوای پاسش بداری!!! 🙈🙉🙈🙉

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۵

سمیه

فروزان تمام حرف های من رو بخون. یعنی چیزی رو بزرگ جلوه دادن.

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۴

فروزان

اره سو مه یه اوه ده م ویست له ت بپرسم "بال نده" (وا کو ت بوت ) یا نی چی؟☻☻☺

☺

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۵

فروزان

آره به خدا کوثر جون

فکر کنم بیکار ترینم آخه صب تا شب رمان میخونم، میخوابم ، یا رو تلگرام یا اینجام

شبم تا صب فقط میخورم!

به جبران روزا که هیچی...

ههههههههههی

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۱

فروزان

نه بابا انگاری تو زیادی نمکدونی!

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۸

سمیه

ای وایی نمیدونم چرا اینجوری شد ببخشید . میکشمتون اگه مسخرم کنید جوفته باشم ها...........

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۵

سمیه

بچه ها من جدیدن شب زنده داری میکنم. بسوزد انکه تعتیلی مدرسه را بنا کرد تمام مارا چشم به راه کرد . فروزان ادبیت رو حال میکنی...............دیقه دیقه .

پاسخ نادیا به شما:

آی گفتی سومی جون. چقدر دلم واسه گروه نحس تنگ شده!!! 💓

💓😍😍😍البته واسه یکیشون!! 💘💘

نه همشون!!! 😲😲😲😲👎💀😱

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۹

سمیه

فروزان خدا نکشتت این چی بود تو به من معرفی کردی؟ از کارو زندکی انداختی مارو..............

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۹

کوثر

شما این موقع هم اینجاییند؟ بیکارید؟نادیا هم انقدر نمیاد سر وبلاگش که شما میاید.البته خودمم از شما ها بیکار ترم

پاسخ نادیا به شما:
نه اینجوریام نیس!!! 😋👅👀

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۴

فروزان

چی شد خوابیدی؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۲

فروزان

چرا الان هم دارم ادامه ی خوابم رو میرم!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
پارادوکس؟؟؟؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۰

فروزان

روشتی؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۰

سمیه

فروزان شوخی کردم بال نده . راستی نخوا بیدی؟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۷

سمیه

این چیه که تپل خندرو ولپ داره؟ باسواده ومیرقصه وهوش داره؟ 1موش 2همه چیز 3سمیه 4تو

پاسخ نادیا به شما:
هیچ کدوم. گزینه صحیحش نادی خانوم گله!!! 👄😏💐🌟

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۴

فروزان

له خو را.

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۴

سمیه

شا او قسه قورانه.........

پاسخ نادیا به شما:
👍👍👍👍👍👍💟💓💜💛👍👍👍👍

👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍😸😃

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۴

فروزان

خوشم هات به ی نه که خین شیرین بو وی

نه بابا به خدا اوه ندت زبان خه ندو وه له کله تی داوه :D

یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانی الان معده ی منت...!!!؟؟

اندکی تامل!

اوه نده صمیمی هه ین که خاتر جم بم که پت نا خوش نا به!♥گولم♥♥

:))

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۳

فروزان

کچه کان سه له واته ک بنه رن ئـــــــــــــــــــاخری نادیا خــــــــــــــــــــانم تشریــــــــــــــــــفی یان هه نا!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
فررررررروزااااآاااااااان!!!! 😈🙈🙉👾😲😲😲😲

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۸

فروزان

اِوا؟ ســـــــــــــــــــمـــــــیــــــه؟؟ من کی تو رو مسخره کردم.

لا اله الا الـــــــــــلـــــــــه

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۶

فروزان

مه عه ده لی هه ر اوه بو وا تو کوتت سمیه

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۵

فروزان

اره کچه کان بو کس به کوردی قسه نا کا؟ ده زانم شاید زورمان غه له تی املایی به ولی هه شتیه ک به زمانی خومانه حیفه بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه خـــــــــــــــــــــــــــــــــــودا.

پاسخ نادیا به شما:
فروزان من کردی بدل نیستم. فارسی راحتتره من که فارسی جواب میدم. هیچوقت شنیدی بگن کردی رااپاس بذاریم!! 👂👀

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۰

کوثر

امتحان کلاس زبان.خیلی سخته.مخصوصا مال اونا.

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۸

سمیه

شوخی کردم عزیزم. راستی چه امتحانی؟

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۷

کوثر

دخترا چرا نمی رید بخش معما؟¿لطفا برید خیلی معما ها جالبن.برید باشه؟ جواب بدین!!!¡¡¡

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۳

کوثر

ااا سمیه چرا همه چیز و بد برداشت می کنی؟؟ می دونم که خواستی جوک بگی من اون و همینطوری گفتم عزیزم...نادیا گفت امتحان دارم و وقت ندارم که بیام.بعد از امتحان میاد.

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۰

سمیه

بعدا تلفنی بهت میگم . منو مسخره میکنی؟خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۳

سمیه

کوثر بخدا منظورم تونبودی چرا همه چیو بخودت میگیری؟ خواستم یک جوک گفته باشم بین این همه بحث یبمب خنده باشم فقط همینو بس..............

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۰

فروزان

سمیه کجا اون جا سوتی دادی

راستی در مورد خواهرم و مادرت درست حرف بزن

خخخخخخخخخخخخخ

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۸

سمیه

کجایی توبی من توبی من کجایی

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۶

فروزان

خواهش می کنم عزیز دلم. راستی نادیا چرا هیچ وقت نمی یاد؟ نادیا کجایی دقیقا کجایی؟!!

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۴

کوثر

باز هم ممنون فروزان جون..اخه خیلی وقته باهم ارتباط نداریم و او هم دوستای خوبی مثل شما پیدا کرده، گفتم شاید من و هم فراموش کرده.اگه تو پارک هم ، هم و می دیدیم،حرفمون فقط یه سلام کوتاه بود حتی بعضی وقت ها سلام هم نمی کرد.ولی اگه شمارش و پیدا کردم حتما بهش زنگ می زنم.بازم ممنون.سمیه تو هم حرف بزن.کاری به ما نداشته باش.من که خیلی پرحرفم.دو سال ندیدمتون.کلی حرف دارم

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۲

سمیه

از یک مرد میپرسن چندوقت حرف نزدین میگه 5سال میگن چرا؟ میگه چون نمیخوام وسط حرف زنم بپرم . ها ها ها

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۶

سمیه

چرا؟

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۳

فروزان

سمیه کجایی؟ دقیقا کجایی!!!!

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۲

فروزان

ممنونم خوشگلم! :)

والا ارغوان می گفت من شمارشو گم کردم به کوثر بگو خودش زنگ بزنه!

اینجا هم نمیشه گفت وگرنه شمارشو بهت میدادم

راستی مگه کسی تو دنیا هست که دختر با محبتی مثل شما رو فراموش کنه؟؟:)

۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۹

کوثر

لطف داری فروزان جونم.با اینکه واقعا مدرسه ی خوب و دوستای خوبین، ولی من و نادیا باز هم به دوستای خوب و تکی مثل شما نیاز داریم..ارغوان گفت من بهش زنگ بزنم؟؟؟ مگه اصلا من و یادش هست؟ ولی من هم شمارش و ندارم

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۶

فروزان

کوثر جونم به خدا حالا که دو سه سالی هست با هاش دوستم( با سمیه) منم مثل خودش کرده

از بس دختر خوبیه تو مدرسه ی ما همــــــــــــــــــــــــــــــــه چیز خیلی عالیه منم تحت تاثیر این محیط دوستانه قرار گرفته م. فقط یه چیزی کم داره...

اونم وجود دخترای گلی مثل تو و نادیا ست ای کاش شما هم بودید...

نمی دونی معلما مون چقدر با محبتن

پاسخ نادیا به شما:
خب مال ما هم خیلی گل و دوست داشتنی هستن

معلمامونو میگم.عالین. اینجا هم * تو مدرسه فاطمه*همه چی عالیه. منتها اونجا غیر از دوست ، دشمنم پیدا میشه . دشمنایی که بهشون میگم *گروه نحس* خخخ

خیلی باحالن. استاد دق دادن یا در آوردن افرادی مث من هستن.

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۴

فروزان

میگه شمارتو ندارم کوثر جــــــــــــــــــــــــــــان خودت زنگ بزن.

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۲

فروزان

میگه وقت ندارم

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۳

فروزان

به روی چشم همین حالا میرم بهش می گم که بیاد.

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۸

سمیه

تانرم کسی نمیاد جواب بده از این بد بختی ها زیاد دارم

پاسخ نادیا به شما:
ازین به بعد سعی می کنم جواب بدم♥

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۷

سمیه

منم دلم میخواد ببینمتون. اما یچیزی نادیا سرش خیلی شلوغه که جواب نمیده نا سلامتی مدیر وبلاگه

پاسخ نادیا به شما:
من همیشه در اسرع وقت جواب همه رو میدم. باور کن !!! ♥ ♡ راستش یه چند وقتیه دلم از کاربرای اینجا پر بود. نمیومدم. امتحان فاینال زبان هم دارم. وقت نمی کنم، بیام. ببخشید تورو خدا،!!

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۳

سمیه

این رو از فروزان بپرس.

پاسخ نادیا به شما:
پرسیدن نداره . معلومه که هستی.♥♥

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۹

کوثر

خواهش می کنم عزیزم.مگه می شه تو رو از یاد برده باشم.هنوز هم مثل کلاس ششم خوش خنده ای؟ خیلی دلم می خواد ببینمتون.

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۴

سمیه

بخدا توروهم یادم بود اما گفتم شاید تو دیگه من رو یادت نمیاد. ببخشید ببخشید.

پاسخ نادیا به شما:
مگه میشه تورو فراموش کنه؟ خنده هاتو .؟شوخی هاتو؟

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۰

سمیه

کوثر من خیلی با ارغوان رابته ی خاصی ندارم به فروزان بگو گلم

۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۶

سمیه

عزیز دلم ببخشید خوبی اره خودم هستم

پاسخ نادیا به شما:
چه مهربووووووون.♥♥♥

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۷

کوثر

♡°*شوخی می کنم عزیزم.خیلی خوش اومدی سمیه جون.°*♡به ارغوان هم حتما بگو بیاد.راستی سمیه جون تو همون سمیه ی مدرسه ی لعیا دیگه؟¿؟؟؟؟¿

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۳

کوثر

به به ببین کی اینجاست.احوال شما سمیه خانم¿نادیا رو فقط یادتون بود¿؟ دستت دردنکنه سمیه جون¡! از ارغوان چه خبر¿؟

بهش بگو او هم بیاد.شاید او که رفیق صمیمیش بودم من و یادش بیاد.شما ها که من و به کل از یاد بردید¡

پاسخ نادیا به شما:
چیه کوثر جون. اینجا پارتی نداری خوش میگذره. شوخی کردم ها !!! دلخور نشی.

راستی چرا همش علامتا رو کج کوله میزاری؟¿ سرت گیج میره عزیزم؟¿¡!

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۳

فروزان

نه عزیزم راضی به زحمت شما نیستم خودم ازش می پرسم...

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۸

سمیه

شاید تویه کلاس موسیقی ببینمش بهت میگم خب

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۲

سمیه

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۱

فروزان

ســــــــــــــــــــلام به روی مـــــــــاهت:)))))

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۸

فروزان

سمیه جون راستی خبری از معدل ارغوان نداری؟

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۶

سمیه

سلام

پاسخ نادیا به شما:
سلوم خوش خنده جوووون.

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۳

فروزان

سلام خوشـــــــــــــــــــــــــــــــگل خانوم!!!!!!!

خوش اومــــــــــــــــــــــــــدی:))))))

پاسخ نادیا به شما:
دهنتو اینقدر باز نکن . اسید معده ات از اینجا دیده می شه،!!! خخخخخ

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۲

سمیه

کوشی پس

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۳

سمیه

نادیا خوبی

پاسخ نادیا به شما:
سلام سومی جون خودم♥چه خبر؟ ازاین طرفا ؟ راه گم کردی. خوشحالم کردی که اومدی.

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۰

سمیه

چرا به من نگفتین عجب رفیقایی

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۸

فریال

سلام به همگی

۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۸

فروزان

هنوز پیداش نکردم.

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۰

کوثر

دست خوش الی جون.فروزان جون پیداش کردی؟

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۸

فروزان

ده س تان خوش به ت :))))))

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۵

دخترک سنگی

نویسنده ی رمان هستی آقای فرهاد حسن زاده هستش

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۶

کوثر

فروزان جان متاسفانه اصلا اسمش و یادم نمونده..فکر کنم الی بدونه اخه او هم اون و خونده..الی جون تو می دونیییی؟¿؟¿

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۴

فروزان

مرسی کوثر جان

نویسند های زیادی کتابی با همین اسم نوشتن واسه همین برام سوال شد .

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۸

کوثر

دخترا برید قسمت معما، سوال های هوش گذاشتم..خیلی جالب و سختند.

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۵

کوثر

نمی دونم فروزان جونم.من اون و از کتابخونه گرفته بودم.به زبان شمالی هم نوشته شده بود.هم خیلی جالب بود هم بامزه

۲۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۹

فروزان

کوثر جونم نویسنده ی کتاب هستی که معرفیش کردی

رویا نوری هستش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۶

فروزان

شما خیلی لطف دارین.

من هم از آشنایی با دختر گلی مثل شما خوشحالم.

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۷

دخترک سنگی

فروزان خانم گل از آشناییتون خیلی خوش وقتم

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۲

دخترک سنگی

سلام بر دوستان دلاور و تایپ کننده ی من

خوبید؟!

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۶

فروزان

نه عزیز دلم!

خدا هیچ وقت از هیچ کدوممون چشم بر نمیداره

این نشون میده که همه ی ما خوشبختیم...

ولی خوب متاسفانه خیلی ها هستن که خودشون رو خوشبخت نمی دونن...

واقعا که خیلی برام تعجب برانگیز و غیر قابل هضمه ولی خوب...

این یعنی نگاه خدا رو فراموش کردن و این خود بدبختییه...

یعنی دیگه یادشون نیست که کسی هستش که به حرمت نگاهش نباید گناه کرد .

البته آدم نمیتونه منکر این بشه که انسان ممکن الخطا ست

نه به قول بعضی افراد نا آگاه جایز الخطا!!!!!!!!!!!!!!!!

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۵۱

فروزان

خوشبختی یعنی نگاه خدا

دعا می کنم

خدا هرگز ازتون چشم برنداره

یا الله

پاسخ نادیا به شما:
مگه ازمون چشم هم برمی داره؟؟؟؟
این ماییم که کوریم!!! اینطور نیس!!!

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۱

کوثر

خواهش می شه فروزان جون.الی اسمش الهام که من مخففش کردم.دخترسنگی الهام.انقدر دوست داره تو رو ببینه.خیلی دختر ماهیه مثل تو.تا فهمید تو اینجایی زودی اومد.

پاسخ نادیا به شما:
اونم دیگه نمیاد فک کنم. قبلا زود زود میومد. از ترس تایپ کردن نمیاد.

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۸

فروزان

خیلی ازت ممنونم عزیزم. راستی الی خانوم کی هستن؟

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۰

کوثر

ااااا سلام فروزان جون.چرا از نادیا می پرسی؟ از من بپرس که استاد رمانم.البته الی جون از من هم استاد تر.رمان بی قرارم کن و ابروم و پس بده،هم گریه دار هم انتقامی البته فقط در اخرش به یه ذره رمان احساسی تبدیل می شه.به اسمشون توجه نکن.باور کن خیلی جالبن بر خلاف اسمشون.رمان هستی و ریحانه دختر نرگس هم این دوتا فاقد از هر احساساتی هستند.بخصوص هستی،محشره

پاسخ نادیا به شما:
بی خود نبود یه تغییراتی در رفتارت حس می کردم. مگه تُو تو ترک نبودی ناقلا!!!!

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۳

فروزان

آخه نادیا من کسی هستم که قهر کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینترنتم قطع بود...

نادی از خوارزمی چه خبر رفتید ؟

پاسخ نادیا به شما:
خوشومدی فروزان جون دلم واست تنگ شده بود. آخه میدونی اینجا بچه ها زیاد از دستم دلخور می شن. ترسیدم تو هم مث اونا باشی.
در مورد خوارزمی هم باید بگم که هیچی بهم نگفتن. از دستم پرید.

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۴

فروزان

نادی جونم رمان خوب سراغ داری؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
1984 رو تازه خوندم. محشره!!! اگه خواستی بهت می دم بخونیش. خونمونم که نزدیکه.

۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۸

کوثر

نادیاخانم دستت طلا.تولد بهارجونت و یادت بود ولی مال من و که دوست صمیمیت بودم و یادت رفت؟

پاسخ نادیا به شما:
عجب رویی داری تو.
تو این هشت سال هنوز نمی دونی من 27 مرداد تولدمه نه 28م. بعد انتظار داری تولد ت رو تبریک بگم. خوبه حالا من می دونم تو 13 هُم تولدته.

۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۴

کوثر

سلام الهام جون.من اومدم ولی باید برم.اگه می تونستم بیشتر می مونم.ممنون از تبریک دیروزت.الهام جون واقعا امسال به داشتن دوستی مثل تو افتخار می کردم و بسیار خوشحال بودم.امیووارم که همیشه خندان و موفق و سالم باشی.بای

۱۱ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۶

کوثر

چشم دستور دیگه ای ندارید؟ تعارف نکن.ولی من به همه شون سر می زنم.فقط اونجاها نظر نمی دم!

۱۱ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۹

کوثر

نمی دونم.تو که چیز بدی به اونا نگفتی.اگه بجای من باشن چیکار می کنند از دست حرف های محبت امیز تو؟

پاسخ نادیا به شما:
نه ! آخه تو برو بخش جملات زیبای تصویری خودت می فهمی!!!
راستی چرا به بخش های دیگه سر نمیزنی. قسمت معمارو واسه تو گذاشتم. تو ئه حولستان هم فیلم ئه حول گذاشتم بچه ها سر بزنید تو رو خدا!!!
قسمت دلنوشته هم برو!!

۱۰ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۵

کوثر

☆بچه ها چرا انقدر دیر دیر میان*؟ حالا این گل کاکتوسمون کجا هستند؟*☆

پاسخ نادیا به شما:
کوثر جون به نظرت فروزان دلش شیکسته؟ اگه نشکسته پس چرا نمیاد. به نظرت چیز بدی بهش گفتم که قهر کرده؟؟؟؟
یعنی چی شده؟؟؟
در مورد کاکتوس ها هم باس بگم که اونا فقط یه بار میان اینجا نمی دونم چرا اینجورین!!!

۱۰ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۶

دخترک سنگی

سلام سوما جان
بله گلمون اومد البته از جنسه کاکتوسش

پاسخ نادیا به شما:
تو هیچ وقت کم نمیاری.نــــَــه؟
راستی اون شعری رو که خاسته بودم زود بفرس دارم دق می کنم.

۰۹ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۱

*کوثر*

☆سلام♡°*گلمون°*♡خوش اومدی به این میدان جنگ¡!☆

پاسخ نادیا به شما:
اینو خوب اومدی کوثر جون !!

۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۵

سوما قاسمی تژاد

سلام به همگی خسته نباشید گلتون اومد نگران نباشید

پاسخ نادیا به شما:
سلام سوما جونم. خیلی خوشومدی. ولی چرا تو اینجوری یی؟ یه بار می یای بعد واسه همیشه میری؟

۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۱

سوما قاسمی تژاد

سلام به همه گلتون اومد دیگه نگران نباشید

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۲

کوثر

نادیا جون فکر کنم اون دفتر ها رو لازمه برای تو بخریم.اخه املات خیلیییی عالیه.انگار از من به تو منتقل شده!☆انتظار داری کسی هم بیاد با این استقبال گرمت؟ من که مثلا دوستتم میام می گی تو این وقت امتحانات چرا اینجایی؟پس به اونا چی می گی.¿؟خوبه خودت می گی که شاگردنمونه دولتی وقت چت نداره

پاسخ نادیا به شما:
من که تو رو همیشه میبینم. چیز خاصی هم نمیگم به کاربرا. خودشون جنبه ندارن!!!! تقصیر من چیه؟؟؟ تو که زبون داری با اون زبونت بیارشون اینجا!!!!

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۲

کوثر

نادیاجون فکر کنم بزرگترا لازمه تورو نصیحت کنند تا من و چون قهر نشدن تو نشانه ی اینه که من انقدر دوست خوبیم که تا حالا دل تو رو نشکوندم ولی تو دل سنگ هم از وسط می شکونی انقدر بدی..بعدشم من احتیاجی به دفتر املای تو و دوستات ندارم.خودم دارم.تو فضولی که تو امتحان املای من دخالت کردی.خانم دلپذیرم من و خوب می شناسه.احتیاجی به گفتن تو نداره.می دونه که من نخونده هم بیست می گیرم.نادیا می دونی اگه بخوام خوب می تونم دیق تو و دربیارم.امروز بهار و که یادت نرفته؟

پاسخ نادیا به شما:
جدیدن دوستای آدم به جای دشمنا تهدید می کنن!!! داشتیم کوثر خانوم؟؟؟ داشتیــم؟

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۵

نادیا احمدی

کوثر راس میگه ، بچه ها !! نمیدونید از دستش چی می کشم. واسه هر چیزی بهونه میاره!!جالب اینجاس که تو این 8 سال حتی یک بار هم من با اون قهر نشده ام. همش اون قهر کرده!! بزرگترا یه کم نصیحت کنن بهش بگن که یه خورده دلش واسم بسوزه!!!!!
راستی پرا از بخش های دیگه وبلاگ استقبال نمی کنید. بشکنه دستم که نمک نداره!!!

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۵۶

کوثر

درسته ما دوستای هشت ساله هستیم ولی از دوستای یک ساله خیلی بیشتر دعوا داریم.فری فکر کنم اگه یک روز دعوا نکنیم.اون روز شب نمی شه.بعدشم چون کسی نیست اشتیمون بده ، خودمون همدیگر و اشت میکنیم .خیلی باحاله!

پاسخ نادیا به شما:
یه ساعت دیگه امتحان زبان شروع میشه و تو اینجا داری می پلکی!!!
به خانوم دلپذیر بگم بیاد اینجا.ببینه برادر زاده ش چه قدر دوره امتحانات و جدی گرفته!!!!

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۴۸

کوثر

شاگرد نمونه دولتی ( نادیا)بهونه ی دیگه ای برای امتحان مطالعات نداشتی؟ فکرنکنم دلیل شاداب جونت زیاد قانع کننده باشه!¡!امتحان زبان هم همه می خونن.فقط من که نمی خونم.ولی شاید من یکم بیشتر بخونم.□ولی من مثل بعضیا همه ی سوال هاش و دوباره نمی نویسم و بعدش تایپ نمی کنم☆☆

پاسخ نادیا به شما:
می بینی الان همه نقطه ضعفامونو فهمیدن.
به فضول چه ربطی داره من چند بار متون درس مطالغات و دینی رو می نویسم؟
هرچند می دونم ربطی نداره به بعضیا ولی باس بگم که دوبار نمی نویسم . بلکه 5 یا6 بار می نویسمشون.

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۴۰

کوثر

نادیاجون دفتر املا چیه؟ اگه بخوام تو دفتر بنویسم، دفترم در طول یک ترم تموم می شه.بعدشم ساعت یک شب و شش صبح کی درس می خونه؟ خوبه که خودتم همیشه اینجایی خانم شاگرد نمونه دولتی!

پاسخ نادیا به شما:
بچه ها سیزدهم این ماه تولد کوثره. یادتون باشه همه براش دفتر املا بخریم. الهی تو همه املاهاش 20 بگیره!!!!!
خخخ حال کردی کوثرجون. می خای منو خراب کنی خرابت میکنم.!!!!!خخخخ

۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۵

کوثر

دلم خوش بود که فروزان و الی اینجان.☆حالا شما ها کجایند؟ چرا رفتید¿¿¿¡¡¡

پاسخ نادیا به شما:
وقت امتحانات کوثر جون. برای مدارس دیگه بد آموزی داره چت کردن!!! برو زبانتو بخون!! 😇😂

۰۵ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۷

کوثر

به به الی خانم.از این طرفا؟ فروزان جون معرفی می کنم.الهام خانم فروزان امسال من و نادیا..والهام جون.فروزان الهام سال های قبل ما.حالا همدیگر و شناختید؟

پاسخ نادیا به شما:
آره راس میگه الی جون. فرو خانم یکیه مث خودت.

۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۸

دخترک سنگی

wow!!!!!!!!!!
سلام به همگی .خوبید؟خوشید؟
چه خبره اینجا.....

پاسخ نادیا به شما:
REwelcome

۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۰

کوثر

نخی جون من احتیاجی به املا خوندن که ندارم.چه بخونم چه نخونم بیست و می گیریم.راستی امتحان مطالعاتتو چه طوری خوندی؟ فکر کنم یه ماه فقط نشستی و اون و خوندی.

پاسخ نادیا به شما:
مسخره. راستش شاداب جوانمرگم کرد با اون تماسش نذاشت بخونم!

همه که میدونن تو دفتر ها ی زیادی رو خرج املا میکنی.

به ما میگن دوست. هی داریم نقطه ضعفامونو به رخ هم می کشیم!!!

۰۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۸

نادیا احمدی

تو برو املاتو بخون کوثر جون**!

۰۴ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۸

کوثر

نادیا نیستم؟ فروزان جون تعجب نکن نادیا بهت میگه فرو منم می خواستم بهت بگم فری ولی گفتم شاید ناراحت شی.اخه تو این مدرسه فقط یادگرفتیم بهم لقب بدیم.لقب نادیا رو بهت بگم؟راستی نادیا دستت درد نکنه یعنی من شاگردنمونه دولتی نیستم؟؟

۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۸

کوثر

راستش فروزان پارسال یه بزن خوبی داشتم.تا می گفتم بهار.مشتش تو شکم نادیا بود.انقدر حال می داد.ولی امسال اون رفت یه کلاس دیگه و من و با این نادیا تنها گذاشت...نادیا هم فکر کنم فقط پنج شنبه و چهارشنبه ها میاد.بعضی روز ها هم اگه بیکار باشه میاد.

پاسخ نادیا به شما:
آره راست میگه. خدا رو هزار مرتبه شکر که امسال بهار همکلاسمون نیس!!

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۱

فروزان

نادیا چرا این قدر دیر به دیر به وبلاگت سرمیزنی آخه

والا به خدا من زود تر از تو همه ی مطالب رو چک می کنم

پاسخ نادیا به شما:
واسه دانش اموزای نمونه دولتی اف داره وقت امتحانات چت کنن.

بهم میاد ترز حرف زدن.

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۳

فروزان

واسه کسی که خونده باشه سخت نیست

شیلا تو یه مدرسه ی دیگه ست

ئاگرین هم دیگه رابطه ی چندانی باهامون نداره

واسه نادیا هم یه روز میام دوتایی یه فصل کتکش میزنیم تا بفهمه چغلی یعنی چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
دستت درد نکنه فروزان خانوم. توهم؟؟؟...

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹

کوثر

بگذریم.امتحاناتتون چه طوره؟ سخته؟

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۷

کوثر

همچنین فروزان جون واقعا دلم برای تک تک تون تنگ شده.بخصوص تو و ارینا و اگرین و شیلان..فروزان بخدا دارم از دستش خودم و به بیابون می زنم.ای کاش فقط شیطنتاش بود.الا چغلی هم یاد گرفته

پاسخ نادیا به شما:
کوثر جون جلو چشام داری غیبت میکنی؟ دوستا جدیدن دشمن شدن.

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۳

فروزان

سلام به دوست باهوش و بامعرفت خودم، کوثر جونم خیلی دلم برات تنگ شده

قدر این شیطنت هاشو بدون همشون خیلی شیرینن( حال کردی نادی جون!!)

خب، عزیزم چه خبر ؟

پاسخ نادیا به شما:
اره فرو جون. مگه شما ها از هیجانات ناشی از دوره ی نوجوانیم حمایت کنید. کوثر هم اینقدر که میگه ازم دلخور نیس ناز میکنه!

۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۴

کوثر

فروزان جون خیلی خوش اومدی.سلام من و به همه ی دوستان برسون..فروزان اگه بدون از دست این نادیا چی می کشم.این روزا داره دیونم می کنه...بگذریم برادر کوچولوت چه طوره؟

۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۱

فروزان

بلهههههههههههههه خود خودمم

۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۱۹

کوثر

نادیا فروزان خودمونه؟

۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۱۱

بچه +

نیاز نیست انسان بزرگی باشیم، انسان بودن خود نهایت بزرگی است...

پاسخ نادیا به شما:
جمله ای حکیمانه از یه علف بچه!!! 😉😕😮

بچه خانوم کی باشن؟؟؟

۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۲۲

فروزان

نادیا جونم وبلاگت عالیه

عزیزم امیدوارم همیشه همیشه همینطوری گل و خانوم باشی امروز خییییییییلی خوشحال شدم دیدمت

مقام آوردن توی جشنواره رو هم بهت تبریک میگم

تو بهترینی!!!!!!!1

پاسخ نادیا به شما:
سلام. فروزان خانوم گل!!!

خوش اومدی به وبلاگم.

ممنونم عزیزم. من که همیشه به تو حسودیم میشده با اون مقاماتت!!! 😁😁

اصلا فک نمی کردم یادت باشه، بیای اینجا!!! موفق باشی عزیزم.

۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۹

نادیا احمدی

سلام بچه ها . نمونه سوالات میانترم دوم رو گذاشتم رو سایت. خواهشاً برید نظر بدید.تا نمونه سوالات نهایی رو هم بزارم.!!!

۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۰

برج زهر مار

من رو ببخش اشتباه کردم در اصل اعتماد به گرگ هایی کردم که قصدشان دریدنمان بود اعتماد کردم به نارفیق هایی که می خواستن هر دومون را نابود کنند
معذرت می خوام دخترک سنگی....

پاسخ نادیا به شما:
چه خوش خلق!!!! 😢😟

۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۳۵

کوثر

نادیا می شه مثل قسمت قلقلک قسمت معما هم داشته باشیم؟ به نظرم خیلی جالب می شه.و درمورد ماکت ها همه عالی بودند ولی همه طرفدار ماکت کلاس خودشونن و هر کسی هم برنده بشه باز مخالفن.به نظر من همه برندن چون همه خیلی زحمت کشیدند

پاسخ نادیا به شما:
چشم کوه خانم شما امر بفرمائید. من هم اطاعت امر می فرمایم.

۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۲۷

نادیا احمدی

سلام دخترا!!!
نظرتون در مورد شهرک های امروز چیه؟
یعنی لیاقتشو داشتن برنده شن؟؟
حالا احتمالا رای گیری مجدد روز شنبه انجام بشه.
اونوقت معلوم میشه کدوم ماکت واقعا لیاقت برنده شدن رو داره.
نمیگم حتما باید هشتم4 برنده شه. ولی ماکت هشتم 5 هم زیاد خوشکل نبود. نظر شما چیه؟؟؟

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۲

کوثر

ولی اون فکر کرد که تو بخاطر اون باهاش دوست شدی.فکر کنم در این میان یه اشتباهی پیش اومده.من مطما بنده همچین ادمی نیست ولی به اون گفتن که تو با نقشه باهاش دوست شدی.

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۳

برج زهر مار

ادمی که به خاطر اشکار کردن هویت من باهام دوست بشه خیانت کاره

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۹

کوثر

نمی خوام از بنده دفاع کنم ولی اون که بهت خیانت نکرده و تو رو با دوست خطاب کرده

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۴

برج زهر مار

من با ادم خیانت کار دوست نیستم

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۳

کوثر

الا حتما کلی خوشحالی اخه دوستت اینجاست.راستی اصلا با بنده ی خدا دوست بودی؟

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۱

برج زهر مار

من همیشه اینجام ولی حوصله ی پیام گذاشتن ندارم

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۱۸

کوثر

ا مینا خانم تو هم اینجایی؟ من که خیلی دلم برات تنگ شده بود.جات خیلی خالی بود

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۱۴

برج زهر مار

چیه نادیا خانوم نکنه دلت برام تنگ شده؟؟؟؟هه

پاسخ نادیا به شما:
آره خیلی جات خالی بود.

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۱۰

کوثر

ترسو خودتی.ما همه مثل تو که بی کار نیستیم.مگه شاداب جون چیکارمون داره تا ازش بترسیم.

۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۳۸

نادیا احمدی

سلام بچه ها!!!!
کجایید چرا چند روزیه پیداتون نیست.
از وقتی که شششاداب اومده اینجا غیر از من و دخترک سنگی کس دیگه ای نمیاد اینجا.
چیه!!؟؟ نکنه شماهم ازش میترسید؟؟؟؟؟
دخترک هم دیگه فک نکنم بیاد.
خود شاداب هم فک کنم از خودش ترسیده و با بقیه پا به فرار گذاشته!!!!!
اگه نیایید و نظر ندید ، بهتون لقب ترسو رو میدم!!!!
راستی مینا خانم یا همون زهرمار، کجا تشریف دارن؟؟؟؟!!!!

۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۴

Shadab_iiiii ^____~

Dar zemn be nadia junet begu xodesh harf bezane na inke nochehasho befreste be qolexodet kale pache ham zabun dare agaram mitarse xodesho qatie injur chiza nakone

پاسخ نادیا به شما:
حالا مگه چی شده?الکی شلوغش می کنید. تو مدرسه هیچی ولی بزار اینجا اقلا دوست باشیم. کله پاچه هم خودتی.

۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۳

Shadab_iiiii ^____~

Mn musham ya un dustet ke vaghti ba mn harf mizad kam munde bud xodesho xis kone va ye chiz mn mush nashode budam faqat xanum memari az mn bozargtare va molem mn hastesh va ehteram ishun vajebe mnm behesh ehteram gozashtam axe mn mesl bazia bi farhang va shour va bi asl va nasab nistam ke vase bozorgtarm ehteram nazaram dar zemn azizam nemixastam fuzaloro beshmaram axe malume kia fozul hastn

پاسخ نادیا به شما:
باشه .حق باتویه.

ولی منو قاطی دعواتون نکن.

اگه ترسو ترین دختر زمین باشم، تااون حد از تو نمی ترسم که خودمو خیس کنم!!!

اگه هم بهت هیچی نمیگم ، به قول خودت می خوام بهت احترام بزارم!!!

اگه در برابر الهام کم میاری چرا منو قاطی می کنی؟؟؟

۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۲۴

دخترک سنگی

از قدیم و ندیم گفتن کافر همه را به کیش خود پندارد.خانم عقل کل من ترجیح میدم تو فاظلاب باشم یا حتی یه ادم پیر چون شرف داره به انسان هایی که دیگران را به خاطر وضعیت مالی یا چهره یا هر چیزه دیگه ای اونم به خاطر چند دقیقه خندیدن مسخره میکنن.در ضمن شما که انقدر زبونت درازه چرا اون روز جلوی خانم معماری موش شده بودی؟؟؟لطفا نگو می خواستی فضولا رو بشماری هه

پاسخ نادیا به شما:
الهام جون ! ببخش اینو میگم. ولی درست نیس اینجوری باهاش حرف بزنی.

نمی خوام دعوا درست شه! یکی تون کوتاه بیایید دیگه. عاجزانه ازتون خواهش می کنم.

شاداب اومده اینجا دق منو در بیاره. کاری با تو نداره اینقدر باهاش بد حرف می زنی!!

گذشته هم گذشته زیاد در مورد اون روزا حرف نزن. منم خاطره های چندان خوبی از اون روزا ندارم!!!

۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۱

Shadab_iiiii ^____~

OGeda jan ye chizi lotfan noxod har ashi nasho axe bayad har bar to fazelab ye xune donbalet begardim

پاسخ نادیا به شما:
☆مواظب حرف زدنت باش!!!☆

۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۳۵

Shadab_iiiii ^____~Shadab Naalbandi

navalla golam mn az koja midunestm shoma pirezan va tarsoo tashrig dari ba ye harf kuchik ist qalbi migiri dar zemn age qalbet grft maman bozorg chah baz kon xunamun hast midim xedmatetun va fek nakonm be gusfandi mesl shoma rabt dashte bashe ke mn ba che zabuni type mikonm va ye chiz dige az in doahaya darepitit vase xodet bokon mn be doaye geda ehtiaji nadaram

پاسخ نادیا به شما:
شادی جون کوتا بیا تورو خدا. دعوا نکنین.

۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۱

دخترک سنگی

وای شاداب جان از این تهدیدا نکن نمی گی من قلبم ضعیفه می میرم؟؟؟؟خخخخ برو بابا بچه جون کله پاچه هم زبون داره.الان انگلیسی نوشتی می خوای چی رو ثابت کنی؟؟؟؟

خدایا یه پولی به من یه عقلی به شاداب و یه صبری هم به نادیا بده

پاسخ نادیا به شما:
دخترک جون دعوا راه ننداز . بچه ها با هم مهربون باشین.

۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۰۱

Shadab_iiiii ^____~

Slm bacheha mixam ye chizi begam mn (بنده خدا ) nistam va darzamn ye chizay dar morde tohin be ekipam shenidam mixam begm kasi haq nadare beheshun tohin kone 😡😡😡😡😡chon age beheshun bi ehteramee besh mn midunam va ....... fek konm nadia behtar bedune ke mn mitunm chikara ke bokonm

پاسخ نادیا به شما:

چرا تهدید میکنی!! اینجا همه به همه توهین می کنن، باغیرت!!! من مطمئن شده ام که تو بنده ی خدا نیستی . دیگه هم در موردش حرف نزن!!!
آهان، راستی یادم رفت بگم خوش اومدی به وبلاگم.
شنیدم می خوای بیای کلاس زبان.
فردا نمی دونم چه جوری بیام. رستش یه خورده میترسم!!!!!!

نادیا درحال لرزیدن

۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۳۶

یک بنده ی خدا

امکانش هست یکی از اونا باشم و امکانش هم هست نباشم و امکان داره یکی از اعضای گروه نحس باشم یا اصلا هیچ کدومشون نباشم.ولی خودتون و برای هر چیزی اماده کنید.اما خوشم نمیاد هیچ کدومشون باشم.لطفا پشت سرم حرف نزنید چون می خوام تا وقت بعد امتحانات برنگردم و لی اگه دربارم حرف بزنید نمی تونم خودم و کنترل کنم و باز بر می گردم.دختر سنگی من هیچ دشمنی باهات ندارم فقط خواستم باهات شوخی کنم ولی تو بد برداشتش کردی.همین طور هم که جوجوی دهن لق می گه با هر کس باید مثل خودش حرف زد منم لجم گرفت و اون بهت گفتم.وای تو به دل نگیر.برج زهرمار تو هم ممنون بابت این مدت کوتاه دوستیمون.فعلا تا یه مدت بای

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۵۳

دخترک سنگی

اگه یکی از اونا باشی دیگه تو روتم نگا نمی کنم

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۹

یک بنده ی خدا

اخه شاید یکی از اونا باشم اون وقت چی؟

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۷

دخترک سنگی

برام مهم نیست کی هستی اره من رو همشون غیرت دارم شما مشکلی داری؟؟

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۶

یک بنده ی خدا

بازم بهت می گم دختر سنگی بعدا اگه بفهمی من کیم اصلا روت نمی شه بهم نگاه کنی.نادیا هم پیشکش خودتون فقط موظب باشید که ندزدنش.پس کوثر و نگار چی روی اونا هم غیرتی؟

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۲

دخترک سنگی

زیادی خودت رو بالا گرفتی.من ترجیح میدم رفیق نادیا باشم تا یکی مثل تو و برج زهر مار هر چند که یک تار موی نادیا رو با صدتا مثل تو عوض نمی کنم.در ضمن من رو از چیزی نترسون من فقط ازخشم خدام میترسم

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۳

یک بنده ی خدا

الهام خانم خر و با خودت بودی.خیلی خوبه که شخصیتت و بشناشی.افرین خوب به شخصیتت پی بردی..از دوستای نادیا همین انتظار و می شه داشت ولی این جوری حرف نزن چون بعدا بد جوری پشیمون می شی.از ما گفتن بود

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۵

دخترک سنگی

یک بنده ی خدا شما هر چی دلت می خواد بگولی من...

به هر خری که برام عرعر کنه توجه نمی کنم

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۳

یک بنده ی خدا

دخی سنگی این مدت اینجا نبودی خیلی خوش گذشت.

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۷

یک بنده ی خدا

نادیا اعتماد به سقفت خیلی بالا ست خودت و دست بالا گرفتی

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۴

دخترک سنگی

نادی یه چیز رو حال کردی در خودمون ؟؟؟اگه اعتماد به نفس ما رو خر داشت الان بهش می گفتن اسب خخخخخ

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۰

دخترک سنگی

اختیار دارید ما به گرد پای شما هم نمی رسیم

در مورد شاداب هم باید بگم من کاری بهش ندارم امیدوارم در همه ی مراحل زندگیش موفق باشه

پاسخ نادیا به شما:
دیگه واقعا نمیدونم چی بگم!!!

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۸

دخترک سنگی

نادیا جان عزیزم من ترجیح میدم امشب اصلا نخوابم تا که خوابت رو ببینم.

بابا تو خوابم هم ول کن نیستی؟؟؟خخخخخ

شوخی کردم فدات شم

بابت کتاب هم مرسی امیدوارم چشم حسود کور نشه بلکه خدا دوتا دیگه هم بهش بده تا دق کنه

پاسخ نادیا به شما:
همیشه در برابرت کم آوردم، الی جونم.!!!

عجب زبونی داری تو.

میشه یه کم از اون بلبل زبونیاتو یادم بدی ؟؟؟؟؟،

به نظرم شاداب هم در برابرت کم میاره !!!! ای ول!!!

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۰

دخترک سنگی

سلام رفیقه شفیق خوبی؟؟؟؟؟؟
چی کارا می کنی مشتی؟؟
کی بریم کفارت قسمم رو بدیم عایا؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
به به!! الهام خانوم گل!!! خوشومدی. عزیزم. من درخدمتم.

راستی بچه ها می دونستید . الی جونم داره کتاب می نویسه؟؟/

برات آرزو میکنم امشب که خوابیدی خواب دوستداشتنی ترین دختر دنیارو ببینی!!

ولی زیاد عادت نکن!!!!

چون من هر شب بیکار نیستم بیام به خوابت!!!!

۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۵۹

یک بنده ی خدا

من اصلا با شاداب دوست نیستم فقط دوست بهارم و یه ذره ی خیلی کوچیک هم دوست سارینا.تو رو هم نمی شناسم ولی اگه دوست کوثر و نادیا و نگار باشی من و هم می شناسی.اخه بهشون نزدیکم و الهام رو هم تقریبا می شناسم.

پاسخ نادیا به شما:
دوست بهاری!!!دوست شاداب نیستی!!! دوست سارینایی!!!

با عقل جور در نمیاد مگه میشه.؟؟؟

۲۷ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۱۲

برج زهر مار

مینا کریم زاده دیگه کدوم خریه؟نادیا من مثل یه دوستم برایه شاداب.
یک بنده ی خدا ما واقعا دوستیم ؟اصلا منو میشناسی؟الهام رو چی اونو می شناسی؟

پاسخ نادیا به شما:
راستی . مطمئنی منظورت از الهام، الهام فرجی هشتم 4 هستش؟؟؟ اخه به نظر میرسه اشتبا گرفتی!!

یه سوال دیگه!!! اگه من (دل و جرئت به خرج بدم) از شاداب سراغ تورو بگیرم . میدونه کی هستی؟؟؟

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۰۱

یک بنده ی خدا

بیشتر از این حوصله و وقت تو وندارم.باید برم.

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۲

یک بنده ی خدا

حرف اضافه یه بار باهات کار داشتم.مثلا چی کاری داری؟میری نقشه برای دوستام می کشی؟

پاسخ نادیا به شما:
نه بابا!!! نقشه چیه. یه کار دیگه دارم. محرمانه هستش. خخخخخ

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۴۴

یک بنده ی خدا

اخه ی نبینم جوجوی دهن لقم ناراحته.خودم به حسابشون می رسم هه ببین من احساسی شدم.خنده دهار نیست.نری فعلا بیکارم و کارت دارم

پاسخ نادیا به شما:
به خدا کلی کار ریخته سرم. الان هم اتفاقی اینجام ببخش تورو خدا.

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۷

یک بنده ی خدا

جوجوی دهن لق تازگی ها خیلی لات شدی.با این دوست ما درست حرف بزن منظورم برج زهرماره

پاسخ نادیا به شما:
با هر کی باید با زبون خودش بحرفی!!! وگرنه زبونتو نمی فهمه.

راستی چرا نمیای " قلقلک"

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۴

یک بنده ی خدا

پس چرا حرف زیادی میزنب و می گی بیام بخندونمت.بعدشم اومدی اینجا این و گفتی پس به من هم مربوطه.من که دشمن نیستم انگار یادت رفتهمنم یه جورایی دشمن دشمناتم.پس یکم دوستیم الته می خوام صد سال دیگه نباشیم

پاسخ نادیا به شما:
من منظورم تو نبودی علاوه بر تو اوناهم بهم می گن .... !!!! از این ناراحتم.

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۳

نادیا احمدی

برج زهرمار جان . اسمت مینا کریمزاده است عایا؟؟؟؟؟

اگه آره، میشه بپرسم با شاداب چه نسبتی داری؟؟؟؟؟؟

اگه نه پس اون فامیلی لعنتیت چیه. بگو ماهم بدونیم!!!

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۶

یک بنده ی خدا

اخه مگه مرض داری می پری؟ دیوونه هم همچین کاری نمی کنه؟ حالا بیام بخندونمت حقت بود بدتر شه تا یه کم عاقل شی.بعدشم به جناب دوستام توهین نکن چون شنبه مثل ازرایل دوباره بالای سرتن.تنت می خاره ها؟.

پاسخ نادیا به شما:
ای خدا چی کار کنم من از دست این همه دشمن!!!!!

اگه من می پرم به خودم مربوطه. کسی هم حق دخالت نداره. دیوونه هم نیستم. براساس اختیار این کار رو کردم.

۲۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۵

نادیا احمدی

امروز تو مدرسه خواستم قهرمان بازی در بیارم از یه جایی پرش کنم!

پام پیچ خورد. باسر خوردم زمین!!! 5 شیش بار هم معلق زدم و دنیا دور سرم چرخید. خیلی دردم گرفت خواستم گریه کنم دیدم اون گروه نحس چشماشون از حدقه زده بیرون!! عین قورباغه. دهنشونم مثل کروکودیل باز شده بود . طوری که به راحتی معده شون دیده می شد. هیچی دیگه از ترس مسخره کردنشون، گریمو قورت دادم و وانمود کردم دردم نگرفته. می خوام از اینجا بهشون بگم بااینکه واسه اونا خنده دار بود . واسه من کلی گریه داشت. الان کلی بغض تومه. منو بخندونید بچه ها.!!!!

۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۷

کوثر

مینا خانم الهام ماجرا تو برام تعریف کرد ولی گفت که تو توی مدرسه ی ما نیستی پس از کجا ما رو می شناسی؟ البته این سوال ها فقط مال مننیست از طرف من و نادیا و یکم اهم نگاره

۲۳ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۵۵

برج زهر مار

هر چی عشقته بهم بگو کوثر من نه با تو ونه با نادیا مشکل ندارم.مشکل من با الهامه

۲۳ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۷

کوثر

ولی برج زهرمار من و نادیا هیچ دوست نزدیکی به اسم مینا نداریم..ولی من نفهمیدم بالاخره می خوای الهام و دق بدی یا نادیا رو؟ بالهام دشمنی یانادیا؟ البته اگه اجازه بدی بهت بگم مینا خانم.برج زهرمار خیلی طولانیه

۲۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۸

برج زهر مار

ببین نادیا یه راهنمایی بزرگ بهت میکنم اسمم مینا هستش خیلی هم بابچه های هشتم پنج صمیمیم حا

پاسخ نادیا به شما:
بهار اینا خبر دارن تو کی هستی؟؟

۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۸

برج زهر مار

بنده یه خدا خیلی بچه ای.ببین عزیزم من کلاغ رو رنگ میکنم جای قناری می فروشم.هزار بار گفتم و میگم من الهام نیستمممممممم.بهار چرا خودت رو میزنی به نفهمی؟باور نمیکنم من رو نشناسی

۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۲

یک بنده ی خدا

بچه ها واقعا خجالت بکشید!اگه سایت گندیه پس چرا میاد؟دیونه اید؟بهار خانم مگه من چه مه که خدا صبر بده به نادیا؟مثلا دوست تو هم.برج زهههههههرمار گفته از دوستای شاداب بیشتر نباید انتظار داشت راست می گه؟ولی برج زهرمار من که نگفتم دوستشونم اگه قبلی ها رو خونده باشی می فهمی چه دوستی باهاشون دارم.بهار به نظر تو می شه به این گفت دوستی؟ایا راست گفتم؟

۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۴

یک بنده ی خدا

سلام بهار جون؟خوب شد خودت اومد هی مجبور بودم تنهایی ازت دفاع کنم.چرا برای شناخت شخصیتم انقدر کنجکاوید؟بخصوص تو بهار؟اصلا انتظارش و نداشتی اره؟بچه ها نادیا و کوثر الکی می گن و من و نمی شناسن فقط می خوان دقتون و در بیارن.برج زهرما انگار بد از اب درومدی فکر می کنی من به راحتی و نشناخته با کسی دوست می شم؟مگنه بهار جون؟بهار خوب من و می شناسه این دفعه برین سراغ اون...برج زهرمار تلافیش و شاید اگه بی کار بودم و جبران کنم.هر چی باشه الکی با من دوست بودی هر چند بی حسابیم چون منم همون هدفت و داشتم و برای شناختت باهات دوست شدم

۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۶

بهار

نادیا لطفا گفت و گوی دوستانه به زبان کردی و نمونه سوالاتکل دروس ترم دوم برای هفتم و هشتم نهم اضافه کن.

مرسی ممنون

بای

پاسخ نادیا به شما:
نمونه سوال هفتم و هشتم خواهم گذاشت ولی یه چند روز یه خیلی مشغولم باید صبر کنی.

۲۰ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۲۳

الهام

دارم از غصه دق می کنم مادربزرگم حالش خوب نیست امروز واسه اولین بار اشک پدرم رو دیدم تنها سرگرمیم اینجا بود ولی چی دیدم نادیا امیدوارم حرفی نزنی که بعدا پشیمون بشی

پاسخ نادیا به شما:
انشاالله حالش خوب میشه. نگران نباش. عمل زیاد سختی نیس. براش آرزوی سلامتی میکنم. اگه دلت شکسته معذرت.

۲۰ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۱۶

الهام

واقعا که خجالت بکش نادیا من الان از ارومیه اومدم مادربزرگم عمل قلب داشت ولی چی دیدم

من هرگز برج زهر مار نیستم و حاضر نیستم چنین چرت و پرتایی سر هم کنم

۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۳۵

نادیا احمدی

سلام بچه ها می خوام بگم که مجهول ها معلوم شدن هر دوشون. حالا سرگرمی بعدیمون چی باشه ؟؟؟؟ به نظرم می تونیم بادرس ها سرگرمی داشته باشیم. نظرتون چیه؟؟؟؟

۱۹ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۲

دشمن عصبانی

چه سایت گندیه.نادیا خانوم احمدی.از این به بعد منتظر دعوا و جنگ منم با خودتون بش.

پاسخ نادیا به شما:
بس کنید دیگه. اصن شما آدمید عایا؟

۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۲۹

برج زهر مار

نادیا باید بهت آفرین گفت هه الهام می خوام باهات قرار دیدن بذارم نظرت چیه

پاسخ نادیا به شما:
چرا در ی وری میگی؟

الهام جون میخوای باخــــودت قرار بزاری !!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببخشید که لوتون دادم خانم برج زهرمار.!!!!!

الهام جون اون روزی که داشتی می نوشتی"برج زهرمار" باید فکر یه همچین روزی رو می کردی!!!!

هرچی بیشتر بگی که اون نیستی مطمئن تر می شم.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۶

بهار

نادیا انگاری خیلی با بنده ی خدا درگیری

خدا بهت صبر بده

خسته نباشی پهلوان

بنده ی خدا در هشتم 5 نیست از ما گفتن بود

پاسخ نادیا به شما:
می دونم بدجوری سر کارم گذاشته! ولی تو از کجا میدونی؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۸

بهار

سلام نادیا خانوم احمدی واقعا افرین وبلاگت حرف نداره خوشم اومد

پاسخ نادیا به شما:
چرا خصوصی نظر میدی کلک.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۶

دخترک سنگی

بــبـیــــــــن．．　

دکـــتـــــری！！　

مهـــنـدســی！！　

خــوشگـــلــی！！　

خــوشتیپــــــی！！　

مـــــ‌ایـــــه　داری！！　

اصلــــــآ　آخـــــــرشی！！　

‌” انسانیت کـہ نــ‌ـداشــــ‌تہ بـــ‌اشـــی”

” مفــــــت نمــــــــــــــی ارزی..→.....

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۰

کوثر

اره دیگه منم باشم از دست شما ها برنمیام ولی افرین خوب فراریشون دادید

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۷

سومی سومالو

بنده ی بیچاره فرار کرده با دوستش.(برج زهرمار )

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۴

کوثر

هه.بنده جون کجان؟نمیان؟اگه من بدونم این بنده و برج زهمار کیه عالی می شه؟الی چرا رفتی؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۰

سومی سومالو

من همین جام داشتم تصویر پروفایلم و عوض می کردم.

الهام به من می گه کجا بعد خودش می ره

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۱۶

کوثر

بچه ها چه قدر باحالید.من برگشتم حالا شما کجا رفتید؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۰۸

سومی سومالو

پاسخ نادیا به شما:
یعنی چی؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۴۴

سومی سومالو

خواهشا گوش مخملی ها که یکی تون فعلا نمی تونه بیاد خودتون و معرفی نکنید چون من سرگرمیم شده این.....

آی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی آ

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۴۱

سومی سومالو

ا خب نمیای پنم حوصله ی وز وز و عر عرو واق واق نداشتم گفتم برم حالا می مونی یا برم.؟؟؟؟؟؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۲

دخترک سنگی

روژین کجا؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۱

سومی سومالوح

حوصله تو ندارم بای.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۰

دخترک سنگی

اوه حالا جناب عقل کل میشه خودتون رو معرفی کنید؟؟؟؟؟/

پاسخ نادیا به شما:
چرا کلا با برج زهرمار میای.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۲

برج زهر مار

من کجا رویا کجا
باور کن عقلت خیلی کوچیکه برای شناخت من
خیلی بچه اید با این حرفاتون

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۹

سومی سومالو

آره منم شنیدم

خخخخخخخخ

خخ

خخخخخخخ

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۷

سومی سومالو

وا چرا حرف تو دهن آدم میذاری تو. خودت داری می گی من روبا درویشیم.

خدایا یه نیمچه عقل بهش بدی کافیه.خد

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۷

دخترک سنگی

من صدای عرعر خر می شنوم
بعضی اوقات هم واق واق سگ

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۳

سومی سومالو

الهام احساس می کنم یه مگس داره اینجا می ره و میاد ببین صدای وزز وز شو. آی ی ی ی ی ی ی ی گوشم کر شد.

خخخخخخ

عایا تو هم همین احساس و داری.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۳

برج زهر مار

دیگ به دیگ میگه روت سیاه
اخه دیوونه چرا فکر میکنی من رویا درویشی هستم؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۰

سومی سومالو

ایشششششش لوس

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۰

برج زهر مار

به به جمعتون جمعه فقط گله سر سبد مونده
سومی سومالو احساس نمی کنی زیادی از الهام نفرت داری خخخخخخ

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۰۴

دخترک سنگی

میسی منم خوفم

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۹

سومی سومالو

اوهووووووووووووووووووم خوبم یبف

خوبیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۶

دخترک سنگی

سلامممممممممممم
من اومدممممممممممممممممممممممممم
خوبیددددددددد؟

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۸

سومی سومالو

کوثر چه زود اومدی غدا تو خوردی؟؟؟؟؟؟؟؟بابا سرعت.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۶

سومی سومالو

سلام

برج زهرمار اونی که عقل نداره تویی. در ضمن یه رویایی دیدم که توش یه درویش بود و تو رو بهم نشون داد خداکنه که اون نباشب چون اونموقع .......

خب دیگه بقیش و خودت بگو.

۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۵

کوثر

سلام بچه ها نیومدید؟کجاید؟خواب موندید؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۶

برج زهر مار

سومی سومالو دیگه دارم به عقلت شک میکنم دلت خوشه ها تو کار و زندگی و درس نداری؟؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۱

سومی سومالو

الهی زبونت و مکش خورده بنده برات بمیره.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۰

سومی سومالو

هد جون بکن آدم کش

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۷

سومی سومالو

آخی فکر کرده می نویسمش اسکلت می خواستم بکنم ولی نشد.

زود تند سریع بگو که چه بالیی سر دوستی جونم آوردی.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۳

سومی سومالو

خب چه کاریه ممی نویسمش دستم خسته می شه.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۱

یک بنده ی خدا

راستی یه مدت طولانی نمی تونم بیام.موظب خودت باش.بای

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۰

سومی سومالو

واه واه چه بد اخلاق رفتارت و عسقه

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۸

برج زهر مار

سومی سومالو علاقه ای به شنیدن حرفات ندارم و همچنین فکر نکن میرم اون کاغذ رو برمی دارم چون دوست ندارم فغلا لو برم خوش باشی من دیگه میرم درس دارم بای

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۶

سومی سومالو

البته من آرروی مرگ هبچ کیو نمی کنم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۳

سومی سومالو

برج زهرمار فردا می تونی یه نفر و مامور کنی که من یه کاغذ به دستت برسونم تا بفهمی چرا ازش نفرت دارم وگرنه ساعت نه و بیست و پنج من یه کاغذ می زارم تو wc و پشت شیر آب آخر می زارم بیا و برش دار اگر تو هم می خوای لهم بگی همونجا بزارش.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۹

برج زهر مار

به امید مرگ هر چه زودتر الهام
کاشکی امروز با اون بلا می مرد
ولی....بیخی
بای

پاسخ نادیا به شما:
بچه ها شما چه ساده اید . تو دنیای واععی کسی نموتونه پیشگویی کنه مگه اینکه الهام برج زهرمار باشه.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۵

یک بنده ی خدا

برج زهرمار جون خیلی درس دارم باید برم.به امید دیدارمون

پاسخ نادیا به شما:
لحنت تغییر کرده

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۰

برج زهر مار

من هیچ وقت ریسک نمی کنم حالا هم کاری با بنده ی خدا ندارم تا زمانی که خصوصی بحرفیم چون ایمیل همتون رو دارم می فهم چی به چیه

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۰

یک بنده ی خدا

سومی سومالو چی باعث شده که فکر کنی شبیه به منی که برج زهرمار فکر کنه منی؟؟تو توی کامنتای قبلیت گفتی به هیچو وچ من نیستی

پاسخ نادیا به شما:
بنده خدا رو سرگرم کردین دیگه کاری به من نداره.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۷

سومی سومالو

حاصلا شاید من بنده ی خدا باشم حاضری همچین ریسکی و بکنی،

چکن همچین امکانب هست من الان با تبلت اومدم می تونم با کامپیترم بیام

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۷

یک بنده ی خدا

ممنون از اعتمادت.ولی فکر کنم همین جا حرف بزنیم بهتره اخه دقشون در میاد.تو دوست شاداب و اعضای گروه اونا هستی؟اگه می خوای و می تونی جواب بده

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۶

برج زهر مار

بنده ی خدا میبینی انگار با بچه طرفه .سومی سومالو تو خواب هم منو نمی بینی چه برسه به اینکه بخوام خودم رو معرفی کنم

پاسخ نادیا به شما:
اگه یکی باشه معرفیت کنه چی .؟ اگه از ip تو و الهام عکس بگیرم چی؟؟؟؟ برای اثباتش

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۴

سومی سومالو

من که ممی خوام اصل بدی من ممی خوام که بدومم کی هستی.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۲

سومی سومالو

البته اگه بتونی بهم اعتماد کنی که امکانش صفر درصده چون بالاخره به دروغ به عالمه ازش دفاع کردم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۱

سومی سومالو

البته اگه بتونی بهم اعتماد کنی که امکانش صفر درصده چون بالاخره به دروغ به عالمه ازش دفاع کردم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۱

برج زهر مار

سومی سومالو کور خوندی اگه فکر کردی با این حرفا گول می خورم و خودم رو بهت معرفی میکنم من غیر از بنده ی خدا به هیچکی اصل نمیدم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۸

سومی سومالو

درسته برج زهرمار من تا حد مرگ از الهام نتفرم البته نمی خواستم بدونه چون می خواستم از ابن طریق بهش نزدیک بشم و باهاش دوست بشم بع اون دردی که سال های پیش کشیدم و بتونم سرش در بیارم ه... اما دیگه برام مهم نیست چون می دونم که تو انتقامت و ازش می گیری می خوام ازت بخوام تا انتقام منم بگیری.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۷

برج زهر مار

من خودم شیطون رو درس میدم این ادرس ایمیلمه خصوصی بحرفیم بهتره
sekteh@roshdmail.ir

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۴

یک بنده ی خدا

من اهل نارو زدن نیستم.من نمی تونم نشونی بدم ولی فردا با نادیا توی همون زنگ با هم قرار داریم اونم می خواد من و ببینه.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۱

برج زهر مار

نه دیگه قرار ما این نبود از کجا معلوم بهم نارو نزدی؟
اصلا من از کجا بشناسمت؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۸

یک بنده ی خدا

فردا زنگ دوم تو هشتم پنج.ولی من چه طور بشناسمت؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۶

برج زهر مار

بنده ی خدا ولش بره بمیره
کی و کجا بینمت؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۴

یک بنده ی خدا

خیلی خطری میزنی.مگه چیکارش کردی؟ولش کن اصلا برام اهمیتی نداره.ولی می تونم ببینمت؟اخه دوستی همین طور الکی نمی شه!البته اگه بخوای؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۰

برج زهر مار

دلم برای الهام می سوزه بیچاره حتما خیلی دردش گرفته
الکی مثلا براش نگرانم خخخخخ

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۸

یک بنده ی خدا

باشه قبول.منم همین طور می خوام دوست باشیم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۴

برج زهر مار

یک بنده ی خدا نه من تو رو میشناسم نه تو منو ولی به هر حال ترجیح میدم باهات دوست باشم تا دشمن پس لطفا بیا با هم بحث نکنیم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۱

برج زهر مار

یک بنده ی خدا اون کامنتم که در مورد غیرتی شدن در مورد دوسته خطاب به سومی سومالو هستش به خودت نیر

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۱

یک بنده ی خدا

برج زهرمار معذرت با تو نبودم با سومی سومالو بودم ولی از بهار به بعد و با تو بودم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۹

برج زهر مار

اوخی کوچولو چیه روی اون دوست احمقت غیرتی شدی؟
نگو اره که باورم نمیشه چون یقین دارم تو هم از الهام متنفری

پاسخ نادیا به شما:
مضرف نگو!! هیشکی از الهام متنفر نیس اگه گفتم تو الهامی بخاطر این بوده که ipهردوشون عین همه. حالا که اون نیستی. پس حتما با یک اینترنت مشترک وارد میشید.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۹

سومی سومالو

چه اطلاعاتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۷

یک بنده ی خدا

ببین برج زهرمار درست حرف بزن و حدت و بدون بهارم دوست زیاد داره و مطما باش من و به هیچ وچ نمی شناسی

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۷

سومی سومالو

خودت احمقی بیشور

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۶

برج زهر مار

دشمنی ما مال امروز نیست
من هم کلاستونم نیستم
اطلاعتم رو از همون الهام ساده لوح گیر اوردم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۳

سومی سومالو

مگه می خوای چیکارش کنی ؟؟؟؟اصلا چه دشممی باهاش داری؟؟؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۱

برج زهر مار

سومی سومالو بجای فضولی برو خبری از اون دوست احمقت بگیر
بهش گفتم مراقب باشه ولی گوش نکرد تازه اول راهیم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۰

سومی سومالو

هه بنده تو که هیچی نمی فهمی چرا نمیری بکم درس بخونی تا شاید درگاه خدا به روت باز شد و یکم عقل اومد تو کلت.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۲۶

سومی سومالو

خدایا یه عقل به این دو تا و یه ثبرم به من و دوستام بده که اینجاییم و بااینا می حرفیم

آمییییییییییییین

راستی شما که همو دوست داشتین حالا چرا اینجوری می کنین؟؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۷

برج زهر مار

هه یک بنده ی خدا وقتی دوستات شاداب و بهار باشن انتظاری ازت نمیره در ضمن اگه دوست بهار باشی از رگ گردنم بهم نزدیکتری ولی چون با هات صمیمی نیستم نمی شناسیم

پاسخ نادیا به شما:
تو اگه دوست بهاری چرا اون روز بهش گفتی از خود راضی.

زیاد هم در مورد شاداب حرف نزن. خوش نداره اسمش اینجا باشه.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۰۹

یک بنده ی خدا

اوه اوه زیادی خودت و تحویل گرفتی برج زهرمار.من اندازه ی دهنم و می دونم ولی تو نه.برو اندازت و پیدا کن بعد بیا اینجا قلمه قلمه بحرف.مگه تو می دونی من کیم که تهدیم می کنی؟ تو کدوم کلاسم که قلم پام و بشکنی؟چون خودت عقده ای فکر می کنی همه مثل خودتن ولی این طور نیست

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۵۲

برج زهر مار

یک بنده ی خدا اولا لندهور خودتی .دوما بقول نادیا و الهام اندازه ی دهنت بحرف . سوما هم تو و هم دوستات برین به درک . چهارما خودت این جا چه غلطی می کنی منم همون کارو. پنجما کمی رو تویه عقده ای داری که مدت زیادیه این جا داری نادیا رو عذاب میدی.ششما تو کارای من دخالت نکن و گرنه قلمه پات رو میشکنم
خر فهم شد؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۱

یک بنده ی خدا

اوف هر کی ندونه فکر می کنه چه خبره چه تونه خیلی دیوونه اید.برج زهر مار نادیا راست می گه من اسم جوجو رو روی نادیا گذاشته بودم و کسی حق استفاده کردنش و نداره.بعدشم مال کوثر هم همین طور.سومی سومالو بیش تر از حدت حرف نزن.بچه جون بد می بینی..به دوستامم توهین نکنید خودشون اینجا نیستند ولی من که هستم منظورم بهار است.نادیا خیلی خودت و دست بالا گرفتی که فکر می کنی از دست این لنده هور زهرمار برمیای اخه جوجوی دهن لق و چه به این حرفاراستی لنده هور زهماری چرا نمی ری تو وب الهام؟ چرا اینجا رو به هم زدی؟ مگه کمی داری؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۰۴

سومی سومالو

عه نادبا تو چرا نمیایی اینجا اکه هی باید تنها تنها حرف بزنم من . اووووووف

برج زهرما رد اینجایی ؟؟؟؟الهام تو چی؟؟؟؟؟؟بر

پاسخ نادیا به شما:
بابا منم درس دارم!!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۰۱

سومی سومالو

وای وای وای وای چی می بینم برج زهرمار مشکوک و خطرناک می شود.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۴۲

کوثر

چرا نکنه واقعا حرفش و باور کردی؟خودت می دونی قصد غذیت کردنت و داره پس نذار فکر کنه که موفق شده.امروز برو حالش و ببر و به هیچی فکر نکن.توکل بر خدا کن.بچه ها برای امروز کافیه.بای

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۳۷

دخترک سنگی

کوثر از شوخی گذشته من هم حس تو رو دارم
امروز قراره چی بشه
راستی من خیلی ناراحتم

پاسخ نادیا به شما:
خودتو واسه این هیچ و پوچ ناراحت میکنی!!! فک نمی کردم اینقدر ضعیف باشی.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۳۲

کوثر

نداریم من قبلا انجامشون دادم.برج زهر مار پیشگویی هم می کنی؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۳۱

برج زهر مار

الهام امروز قراره یه بلا سرت بیاد مراقب خودت باش بای

پاسخ نادیا به شما:
تهدید کردنم بلد نیستی. الهام هم نمی ترسه نقش بازی می کنه؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۳۱

سومی سومالو

وا من که نگفتم برین ولی اگه ببینی اندازه ی دو سه ساعتی درس داریم .

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۹

کوثر

خنگ و لاغر مردنی هم خودتی!چرا از جواب سئوالام در می ری؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۸

سومی سومالو

راست می گه شما اسم منو لو دادین در ضمن خنگ شیطونه چون نمی خوام بهتون توهین شه راستی بهار کیه؟؟؟؟؟؟؟همونی که تو کامنتای قبلی گفتین.

پاسخ نادیا به شما:
آره دوست شاداب و سارینا. همکلاس کلاس زبانم هم هست!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۸

دخترک سنگی

کوثر جوابت رو دادم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۷

کوثر

نخیر من گفتم الهامه نه تو؟مدرسه که درسی نداریم منم تا ده دقیقه ی دیگه اینجام. الهام انقدری درسته خونسردی ولی اگه عصبی بشی وا ویلا می شه

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۵

برج زهر مار

کوثر خنگ اگه کامنت های قبلی رو بخونی متوجه میشی خودتون سوتی دادین

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۳

سومی سومالو

همیشه نه ولب اگثر مواقع چرا خونسردی. تو کوثر فکر کردب من برج زهرمارم وااااااقعا که

بچه ها کاراب مدریه تونو کردین که اینجا دارین می حرفین

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۳

کوثر

ولی تقریبا من و الهام و نادیا می دونیم که سومی سومالو روزینه؟تو از کجا می دونی؟خب جواب سئوال های قبلیم و بده تا شکم بر طرف شه.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۹

برج زهر مار

من غلط میکنم الهام باشم
شما ها قوه ی تخیلتون خیلی بالاست تعجبم نداره هم تو هم الهام و هم روژین زیادی رمان می خونین

پاسخ نادیا به شما:
دیگه ثابت کردی از خودمونی.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۷

دخترک سنگی

نه بابا؟؟؟؟؟؟؟/خخخخخخخخخخخ
کجا من خونسردم؟؟؟؟؟؟؟
اگه خونسردی اینه عصبانی بودنم چه جوریه

پاسخ نادیا به شما:
هر دو تاشی!! بستگی داره.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۵

کوثر

وای راست می گید؟من فکر می کردم برج زهرمار تو باشی الهام و می خوای دق ما رو دربیاری ولی انگار یکی دیگست.برج زهر مار واقعا تو الهام نیستی؟یعنی واقعیت داری؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۴

سومی سومالو

ولی برج زهرمار آرامش الهام و خوب اومدی همیشه خونسرده

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۲

کوثر

یعنی الا جواب کامنت من و دادی تو وبت؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۲

سومی سومالو

راست می گه منم میرم و زود زود شارژ تبلتم تموم می شه به همین خازره

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۹

دخترک سنگی

کوثر من وقتی نطر میدم از اینجا میرم به وبلاگ خودم به همین خاطر سه نفرین

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۷

کوثر

روژین واقعا!یه چیزی جور در نمیاد.تعداد حاضرین در سایت سه نفر در حالی که ما چهر نفریم حرف می زنیم.یعنی یکی مون دو نفره ..راستش و بگید کدومتون برج زهر ماره؟

پاسخ نادیا به شما:
نمی دونستم ترفند پلیسی هم بلدی. ولی ترفنداتو لو نده.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۷

برج زهر مار

من ترسو نیستم
ولی دوست داشتم الهام هم مثل شما زود از کوره در بره
ارامشش همیشه اعصابم رو خورد میکنه

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۴

دخترک سنگی

کوثر این جوری خوبه؟؟؟؟/
به یادتم خفن
تا زمانی که برم تو کفن

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۳

سومی سومالو

اوهووووووم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۳

کوثر

برج زهرمار کجا رفتی؟نکنه ترسیدی؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۲

برج زهر مار

سومی سومالو هیچ خوشم نمی یاد به الهام نزدیک بشم
اره کوثر خیلی بهتون نزدیکم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۱

کوثر

الا این و با من بودی روژین؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۰

سومی سومالو

آخهبچه ای عزیزم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۰

کوثر

برج زهر مار نمی دونم چرا حس می کنم خیلی خوب می شناسمت.حسم راست می گه؟اون جوری که تو از همه چیز با خبری پس سایه به سایه در کنارمونی.

پاسخ نادیا به شما:
من شک ندارم از خودمونه!!!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۸

سومی سومالو

ا کجا برید تازه اومدم مرسی کوثر جون بابت آدرس ساایت راستی الهام ناراحت نشدم فقط شارژم نموم شد مگه نگفتم زود بفرست چون شارژمتموم می شه خب بگدریم لرج ززهرمار .تو اگه از دور الهامو زیر نظر گرفتی پس یه جوری خودت و بهس نزدیک کن خب

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۵

کوثر

حالا شد!الهام جونم چی می خوای بگو!برج زهر مار یه بار دیگه به این دوست ما بد حرف نزنی ها؟ولی چرا مثل بچه ها با من حرف می زنید؟هم تو الی جون هم این برج زهرمار

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۰

دخترک سنگی

کوثر تو جات رویه سر منه حتی حاضر نیستم با دنیا هم عوضت کنم
تو برام دوست نیستی بلکه خواهرمی .این برج زهر مار هم کلی عقده و کمبود داره به خاطر همین داره زر اضافه میزنه

پاسخ نادیا به شما:
زدی تو خال!!!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۵۰

کوثر

اه چرا اینقدر دیر جواب می دید؟کجا رفتید؟چرا همه تون با هم غیب شدید؟منم برم؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۵

کوثر

الهام پس من این وسط چیکارم!یه حرفم خطاب به من بزن

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۲

دخترک سنگی

از قدیم گفتن کافر همه را به کیش خود پندارد
شما هم خوت ترسویی که به من میگی ترسو
با زدن حرف های نامناسب فقط شخصیتت رو لکه دار می کنی و من چیزی رو از دست نمی دم

پاسخ نادیا به شما:
وای به حالت اگه بفمم کی یی؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۵

کوثر

www.fatemeh-highschool.rozblog.comبچه ها اگه من و نداشته باشید چی کار می کنید؟سایت مدرسه است

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۵

برج زهر مار

ببین عوضی من خوب تورو میشناسم می دونم داری از ترس می میری ولی اینو بدون من روشنک نیستم در ضمن تو حیاط وقتی نادیا در مورد من بهت گفت دیدمت چه طوری زهر ترک شدی

پاسخ نادیا به شما:
عجب مارمولکی!!!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۲

دخترک سنگی

سومی سومالو بخدا شوخی کردم باهات منم ادرسش رو نمی دونم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۱

کوثر

بالاخره دخالت کنم یا نکنم؟ولی الی جون افرین داری خوب پیش می ری ادامه بده پشتتم.منم به حرف برج زهر مار گوش نمی دم چه بخواین و چه نخواین من هستم.اخه برج زهرمار دل برام سوزونده مگه می شه جبران نکنم؟فکر نکنم نادیا بیاد دل به اون خوش نکن ولی قرارمون ساعت4بود!

پاسخ نادیا به شما:
چند نفر به یک نفر؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۹

دخترک سنگی

دوستان یه پست گذاشتم واسه شما
هر کی دوست داشت بیاد برام یادگاری بنویسه
yatimkhooneh.mihanblog.com

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۲

سومی سومالو

اااا این طوریه پس منم با بدج زهرمار می سم رقیبت تو رو خدا الان شارژ تبلتم تموم می شه اه بده دبگه منتظرم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۱۷

دخترک سنگی

دلت بسوزه قربونمم بری تا دق نکنی بهت نمیدم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۱۳

سومی سومالو

قربونم بری خواهش تو جوابمو بده آدرس سایت مدرسه بعد منم تا دلت بخواد ازت طرفداری می کمجای خالی همشونو بدات پر می کنم.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۹

دخترک سنگی

سومی سومالو دمت گرم
فدامدا
نادیا کجایی؟
کوثر منتطرتم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۶

دخترک سنگی

ببین بچه کله پاچه هم زبون داره دیگه داری شورشو درمیاری
من نه از تو و نه از هیچ کس ترسی ندارم

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۱

سومی سومالو

سلام سلام

بچه ها ببخشید وسط دعواتون میام ببخشید سایت مدرسه چیه می شه برام بنویسین.

داستی برج زهرمار اسم جالبیه و به شخصیتتم می خوره . ولی حق نداری به کسایی که میان اینجا توهین کنی......

آهااااان یادم رفت بزار یه چبز دیگرم بگم بنده جون من و تو یکی بشیم عمرن اگه از سایت و این جور چیرا سر در نمیاری اصلا نظر مده چون اگه نادیا وارد بخش مدیریت سایتش بشه می دونه که من و تو یکی نیستیم چند دلیل داره که یکیشو بهت می گم من با تبلت میام ولی تو لا کامپیوتر پس ادرس گوگلمون فرق می کنی...خخخخخ خوردی بنده جون نوش جونت.

پاسخ نادیا به شما:
سومی سومالو جون لطفا اذیتش نکن. گناه داره؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۰

برج زهر مار

کوثر راست میگه این جوجو به تنهایی از پسم بر نمی یاد شما ها هم براش کامنت بذارید

پاسخ نادیا به شما:
ببین !!!! خوب گوش کن . اگه یه بار دیگ اسم منو رو الهام بزاری هرپی دیدی از چش خودت دیدی.

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۰

دخترک سنگی

کوثر به این دیوونه گوش نده خواهش میکنم کامنت بذار
من دلم به شما ها خوشه

پاسخ نادیا به شما:
قرار نبود ساعت4 بیای چرا زود اومدی!!!

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۶

دخترک سنگی

کوچولو اندازه ی دهنت بحرف و گرنه جر می خوره .من وقتی می خوام بندای کفشامم ببندم خودم رو خم نمی کنم تو دیگه جای خود داری

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۱

برج زهر مار

من خیلی تند نمیرم جوجو تو زیادی بی سروپایی
کوثر تو دخالت بی جا نکن
الهام خانوم کاری میکنم به دست وپام بیفتی

پاسخ نادیا به شما:
الهام به دست و پات بیفته؟؟؟؟. وا !!! چه حرفا !!! خخخخخ

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۰۷

دخترک سنگی

خیلی داری تند میری برج زهر مار پیاده شو مارو هم با خوت ببر

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۵

کوثر

برج زهرمار بی زحمت بجای فش دادن به الهام جواب من و هم بده.جای دوری نمیره

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۱۳

برج زهر مار

شنیدم امروز می خوای بیای اینجا الهام پرروی ترسو

پاسخ نادیا به شما:
پس همکلاسی؟؟؟؟؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۴۲

کوثر

فقط یه سوال! تو می گی که نادیا این اسم و روت گذاشته یعنی انقدر صمیمی هستید که نادیا بهت بگه برج زهرمار ولی از یه طرفم می گی کهاصلا بهش رو نمی دی.اصلا باهم جور درنمیاد و از یه طرف می گی که ازمون متنفری و از اون طرف دل برامون می سوزونی درضمن بهار اصلا مغرور نیست فقط نسبت به پارسال خیلی تغیر کرده یعنی همکلاسی هاش و فراموش کرده.می شه به این سردرگمیم جواب بدی؟

۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۹

کوثر

برج زهرمار بی زحمت درست حرف بزن فکر نکنم کار سختی باشه! اینجاهم میدان جنگ نیست بیای از اون اون انتقام بگیری و بهشون حرفای زشت بزنی.من روی دوستام بخصوص نادیا خیلی حساسم اپس لطفا حدت و نگه دار.من و دوستام هم به داشتن دوستی مثل نادیا افتخار می کنییم.احتیاجی هم به دل سوزی کسی نداریم.فکر می کنم رمانم زیاد می خونی اخه مثل اونا جو برت داشته.

پاسخ نادیا به شما:
ممنون که هوامو داری!!!!

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۱۱

نادیا احمدی

وبلاگ من وسیله انتقام گرفتن نیس . هیچ خوشم نمیاد ک به یکی از کاربرام می گی عوضی. تکرار نشه . من رفتم دیگه . درس دارم. خوش ندارم وقتمو با تو تلف کنم.

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۶

برج زهر مار

از طرف من به اون الهام احمق بگو مواظب خودش باشه من تا ازش انتقام نگیرم ساکت نمیشم

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۲

برج زهر مار

ببین بچه خودتو کنار بکش هدف من تو نیستی من می خوام از یه عوضی که اینجاست انتقام بگیرم

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۹

برج زهر مار

من غلط میکنم با تو دوست باشم هه

مطمئن باش حتی بهت روهم نمیدم چه برسه به دوستی

پاسخ نادیا به شما:
روی تو رو میخوام چی کار . میخوام 100 سال سیاه ریخت نحستو نبینم!!!! درست هم صحبت کن . قد دهنت بحرف!!!

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۷

برج زهر مار

من هرگز با تو دوست نبودم و نخواهم بود

پاسخ نادیا به شما:
منم به همین خاطر خداوند را شاکرم!!!!!
من تو عمرم دوست بددهن نداشته ام!!!

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۲

برج زهر مار

چه عجب یکم به دوستات فکر کردی واقعا دلم به حالشون می سوزه که با تو سر میکنن

تویی که هیچی از رفاقت نمی دونی

پاسخ نادیا به شما:
نکنه منظورت اینه که تو هم دوستم بوده ای قبلا و در حقت بدی کردم.
دوستام حتما دوستم دارن که دوستمن . حسودی می کنی به رفاقتمون چرا بهمش میزنی؟؟؟

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۷

برج زهر مار

یادم رفت بگم از همه ی دوستات متنفرم به خصوص از اون نگار فضول کوثر لاغر مردنی حتی از اون دوتا دوستای درازه شبیه زرافت منظورم ماریه و الهامه از اون بهار از خودم راضیم اصلا خوش م نمی یاد

پاسخ نادیا به شما:
اولا بهار دوس من نیس . دوما به دوستام توهین نکن نگار هم تو عمرش فضولی نکرده.

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۱

برج زهر مار

امروز کلاس زبان چطور بود؟خوش گذشت؟

دوستات چه جوری تحملت میکنن؟

پاسخ نادیا به شما:
خیلی هم دلشون بخواد دوستشونم!!!!

۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۷

یک بنده ی خدا

به به برج زهرمار.چه اسمی!نشناخته ازت خوشم اومد.جوجوی دهن لق یه راهنمایی من زنگ دوم چهارشنبه تو کلاس هشتم پنجم اگه می خوای بیا من و ببین.البته من نمی گم تو اون کلاس نیستم شاید همیشه اونجا باشم و شاید فقط اون روز اونجا باشم.درضمن چرا انقدر راهنمایی می خوای؟ من شاید نخوام هیچ وقت خودم و معرفی کنم.اگه می خواستم با این اسم که نمی اومدم عقل کل!

پاسخ نادیا به شما:
*نادیا در حال تحلیل و استدلال...*زنگ دوم چهارشنبه، اونا کاروفناوری با خانم فیضی دارند. چه دلیلی داره یه فردی به جز هشتم پنجی ها بیاد کلاسشون اون زنگ؟ پس به احتمال زیاد هشتم پنجی هستی !!!
راستش من تا حالا دوبار در این زنگی که گفتی اومدم هشتم5 (البته باترس و لرز) برای هفت پشتمم کافی بودن اون دوبار. دیگه جرئت نمی کنم بیام اونجا. ترجیح میدم نشناسمت تا اینکه بیام هشتم 5. ولی خب ... حالا شاید یه بهانه ای جور کردم!! ببینم نکنه خبرچین اون گروه نحس باشی.!!؟؟؟ میدونی که منظورم از اون گروه کیا هستن؟؟؟؟
راستی، چرا اذیتم می کنی، یه راهنمایی بکن که قابل اجرا باشه نه اینکه با قیمت جونم تموم شه!!!!!!!!

۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۹

برج زهر مار

اوخی کوچولوی لوس اینو نگی چی میگی.در ضمن خودت همیشه بهم میگفتی برج زهر مار

پاسخ نادیا به شما:
یعنی کی می تونی باشی. هرکی هستی زبونت خیلی تنده.یه کم شُلِش کن وگرنه اذیت میشی ها!!!!! خخخخ
یه جوری حف می زنی ک انگار بایه بچه طرفی. خب حقم داری !!! لابُد خیلی دلت ازم پره چون بهت می گم برج زهرمار.
راستشو بخوای یادم نمیاد کی اینقدر پررو بودم که اینو بهت گفته ام. به هر حال من به کسایی که قدشون درازه میگم برج زهرمار !!!!

۱۴ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۹

برج زهر مار

وبت هم مثل خودت مزخرفه نادیا

پاسخ نادیا به شما:
لطف داری عزیزم! ازکسی که خودشو *برج زهرمار* معرفی کنه ، بعید نیس یه همچین حرفایی. ولی اگه دوس داری این وب از مضخرفی در بیاد بگو که میخوای چه جوری باشه.

۱۳ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۳

یک بنده ی خدا

وای از دست این همه ادم باهوش! اخه دختر سنگی چرا به خودت می گیری؟ چشم سبز و با نگار بودم ولی بقیش و باتو بودم.جوجوی دهن لق از هر کی می خوای بپرس.چرا نمی گی که چرا با سومی سومالو غیب شدم و با اون برگشتم؟علاقه ای به تنه زدن ندارم به خصوص تو!

پاسخ نادیا به شما:
اقلا یه نشونی بده تو مدرسه. یه جورایی راهنماییم کن! راستی شنبه اومدی مدرسه؟

درجواب سوالت هم باید بگم که من IP همتون رو دارم و از طریق مطابقت دادن iPها می فهمم که کی ممکنه کی باشه یا نباشه!!! تو سومی سومالو نیستی.

۱۲ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۵۹

دخترک سنگی

بنده ی خدا چشم سبز منظورت منم؟اولا چشم من زیتونی هستش نه سبز دوما روژین نکنه دوباره تویی می خوای سرکارمون بذاری

پاسخ نادیا به شما:
پس تورو میشناسه ؟ نکنه همکلاسمون باشه

۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۰۶

یک بنده ی خدا

به به دختر چشم سبز!خوبی خوشی؟دختر سنگی به نظر من هم کسی که تو کار دیگرون دخالت کنه هیچ معنی نداره.جوجوی دهنلق این دوستت انقدر از من متنفر چرا هی من و بهش تشبیه می کنی؟کوثر خیلیم دلت بخواد من باشی چرا انقدر عصبی می شی؟اوف این مدت نبودم چی شده.جوجو فکر کنم همه ازت فرار کردند.

پاسخ نادیا به شما:
همه ازم فرار نکردن. بهتره بگی رفتن خوش گذرونی. تازه نگار هم به جمعمون اضافه شده. راستی اگه تو مدرسه منو دیدی یه تنه بهم بزن. باشه؟؟ راستی چرا با کوثر غیب شدی، ها؟

اصلا تو کی هستی که کوثر باید دلش بخاد تو باشه. چرا بین مارو بهم میزنی خودتو معرفی کن دیگه!!!! برم از شاداب اینا بپرسم؟؟؟؟؟؟ می دونن . عایا ؟؟؟؟؟؟

۱۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۹

سومی سومالو

به نظر من یه آدم مرموز.

۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۴

دخترک سنگی

بم میاد یه ادم ..................باشم.????????

1عصبی????????

2باغرور????????

3پررو????????

4شیطون????????

5خوش اخلاق????????

6با جنبه????????

7خوشتیپ????????

8بداخلاق????????????

9خاص????????

10 شاخ????????

11باهوش????????

12مرموز????????????

13دیوونه????????

14دلشکسته ????????

15 باحال????????????

همه جواب بدن همه

پاسخ نادیا به شما:
اگه راستشو بخوای به نظر من همشون هستی. بستگی به شرایط و موقعیتت داره. ولی من بیشتر2 و 5 و14 و 15و صد البته مرموز می بینمت. (مرموز وقتی میشی که نقش بازی می کنی و می خوای دقمو در آری) نصف جون کن هم هستی!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خخخخخخخ !!! منظورم رو تو مدرسه بهت می گم!!!!!!!

۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۱۳

نگارم

نادیا جونممممممممممممم چه ساعتی بیام؟ مسافرت ما دیگه تموم شد کی بیام اینجا باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟زود تند سریع جواب بده یا
یا یا زنگ بزن

پاسخ نادیا به شما:
در ایام مدرسه شاید هفته ای 1 بار یا شایدم 2 بار. اونم پنجشنبه ها!!!!!

۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۸

نگارم

نادیا چرا خانم هایی که با تو و ...گفتگو می کنن ا سم واقعی خودشون رو نمی گذارند
من فقط 2 یا 3 نفر شون را می شناسمممممممم

پاسخ نادیا به شما:
کیف می کنن وقتی دقمو در میارن!!!!!!!!!!!!

۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۲

نگارم

به به جمع دوستان تکمیله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
فقط تورو کم داشتیم باتو تکمیلِ تکمیل شدیم دیگه!!!!!!!!!!

۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۷

دخترک سنگی

به طور مشکوکی داره بهم خوش میگذره...

فکر کنم دارم میمیرم!!!

۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۵

کوثر

نمی خواستم دیگه نظری هم در وبلاگت بدم حالا هم خیلی از دستت عصبی شدم بخاطر همین نظر دادم ولی دیگه نمی دم. چون دفعه ی دیگه خدا می دونه با چه کس دیگه ای مقایسم می کنی.

پاسخ نادیا به شما:
باید بهم حق بدی!!!! اگه ناراحت شدی -که شدی- ببخش!!! قول می دم از دلت در بیارم.

۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۰

کوثر

ای وای از دست شما ها!شما تا ثابت نکنید ول کن نیستید ها؟نادیا داری اعصابم و خورد می کنی!من هر روز میام سر می زنم ولی نظر نمی دم.به منم ربطی نداره که بنده میاد یا نه!باور کن نادیا اگه یک بار دیگه من و بنده رو باهم مقایصه کنی.من می دونم و تو!حالا بیام از سفر و دلم برای مدرسه تنگ شده برات بگم؟بعدشم تو که ما رو هک می کنی حالا دیگه چه طور بهت اعتماد کنیم؟

پاسخ نادیا به شما:
من گفتم فرضاً !!!! تازشم اگه هکر بودم که الان اینجا نبودم ، الان سازمان موساد مشغول خدمت کردن بودم. من که هکر نیستم . تو که خودت بهتر می دونی . ولی تو آرزوشم!!!!!!!!!!

۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۳

نادیا احمدی

آره. همه رفتن خوشگذرونی . بچه ها از سفر هاتون بگید . کجارفتید ؟ چی کار کردید؟ . چیا خرید؟ دلتون واسه مدرسه تنگ نشده؟ من که دلم یه ذره شده.دقت کردین بنده خدا و کوثر با هم غیب شدن؟؟؟!!!!

۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۵۲

دخترک سنگی

سلام دوستان عزیز خوبید ؟

چرا اینجا انقدر ساکته؟

۰۱ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۱

Saina

سلام همکلاسی های من نتوانستم امروز نیام خواستم امروز که اولین روز نوروز رو به همه همکلاسی هایم تبریک بگم از جمله الهام کوثر نادیا روژین و..که اینجا هستن امیدوارم سال خوبی داشته باشید.

پاسخ نادیا به شما:
نوروز تو هم مبارک عزیزم. تعطیلات خوبی داشته باشی! وای خدا! سیزده روز مونده!!!

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۷

نادیا احمدی

بچه ها سلام . منم به نوبه خودم و پیشاپیش فرارسیدن نوروز رو به شما و خونواده هاتون تبریک می گم !!!! انشا الله همیشه سایه پدر مادر بالا سرتون باشه!!!

همچنین تولد بهار مام خضری که درست همراه با تحویل ساله ، رو به خودش تبریک می گم . انشاالله تا هر وقت که دوست داشت زنده باشه!!! برای هممون آرزوی موفقیت میکنم!!!!

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۱

دخترک سنگی

خجالتم خوب چیزیه ها اصلا چه معنی میده با یه مشخصات عجیب غریب بیایم و همدیگر رو اذیت کنیم

پاسخ نادیا به شما:
به نکته ظریفی اشاره کردی عزیزم. ولی اگه من بفهمم بنده خدا کیه انوقت بنده خدا با چه هدفی بیاد اینجا؟؟؟؟؟؟

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۰

سومی سومالو

سلام بچه ها اگه یکی نیستین واقعا معذرت ولی حالا که گفتم من به کوثر شک داشتم بزار بگم چرا تا کوثر جون ازم ناراحت نباشه آخه وقتی برای اولین بار من با نادیت در این زمینه حرف زدم کوثر زیاد شرکت نمی کرد در حالی که در مورد یک دوست خیلی نظر می داد و دلایل دیگری بود که بعدا به خود کوثر و نادیا می گم ولی بعد از اینکه فهمیدم انگری برد یه حرفایی در مورد کوثر داده من به نگار هم شک کردم ولی بعد که رفتار مشکوکی ازش ندیدم پشیمون شدم از نگارم معذرت می خوام دوستان توجه کنین که من فعل ماضی به کار می برم نه حال خب معذرت

پاسخ نادیا به شما:
حالا مگه چی شده شما هم شلوغش کردید!!!!! حالا فقط فهمیدیم بنده خدا کوثر نیست ولی من شک ندارم که با کوثر دستشون تو یه کاسه است. البته قصد جسارت نداشتم کوثر جون!!!! ولی با اینکه بهت اعتماد دارم نمی تونم این احتمال رو ندم!!!!

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۵۹

کوثر

سلام بچه ها!امید وارم سالی پر از نشاط و موقیت و سلامتی همراه خانواده داشته باشید!الهام جون ممنون که در موردم فکر نمی کنی!امید وارم برای سال تازه خدا یکم عقل به نادیا و یکم صبر برای تحمل نادیا بهم بده!

پاسخ نادیا به شما:
چه وجه اشتراکی!!!!!! بنده ی خدا هم همین آرزو رو کرده بود!!!!!! بابا عقل می خوام چیکار . تو این دوره زمونه عقل به چه درد آدم میخوره.!!!! به جای این، دعا کن من بتونم یه بار هم که شده از اون گله ی موجود در هشتم 5 بـِـبـَـرم. یا اینکه بتونم بفهمم که بنده خدا چه هیولاییه!!!!!!!

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۱۹

دخترک سنگی

سلام بر دوستان عزیز
اول از همه عیدتون مبارک
دوما کوثر جان من هیچ فکری در مورد تو نمی کنم
سوما نادیا جان مرسی به خاطر بازدیدت از وبلاگم
چهارما من الهام فرجی هستم و با اسم دخترک سنگی کامنت می ذارم
روز همگی خوش

پاسخ نادیا به شما:
ایول بابا تو دیگه کی هستی!!! همه اینجا سعی می کنن خودشونو با نام های جعلی و من در آوردی بیان اینجا مارو بزارن سر کار !!! تو هم با کمال احترام خودتو معرفی می کنی. واقعا خوشم اومد ازت.

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۳

یک بنده ی خدا

بعدشم من اصلا تو شوک نبودم!فقط حوصله ی این مصخره بازی ها رو نداشتم!

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۱۶

یک بنده ی خدا

واقعا جوجوی دهن لق به عقلت بد جور شک دارم خب دیوونه اون اولیه جناب دوستت!لطفا کوثر برای اثبات هر چیزی شد از اسم من استفاده نکن!می دونم که برای چی این کار رو کردی ولی اینا اینئ چیز هارو نمی فهمند!مگه من چه مه؟خیلیم دلت بخواد شبیه من باشی!من به این که هر روز یک اسم روم بذارند عادت کردم!حتما الا هم می گید برای چی هر دوتون در یک روز اومدید؟خب اگه من کو یا کو من بود برای از بین بردن شکت تو روز مختلف می اومدیم!ولی چون نه اون منه و نه من اونم هر دو مون صادقانه در یک روز اومدیم!جوجو کیه که نفهمه تو از طایفه ی شاداب می ترسی!هر کسی بهت برسه اولین چیز هم خودت این و بهش می گی و هم خودش این و می فهمه!هی نمی دونم این دوستات چه جوری با این عقلت تحملت می کنند!خدا بهشون صبر بده!

پاسخ نادیا به شما:
خیلی هم دلشون بخواد که دوستی به این زرنگی دارند!!!!! تازه من از شاداب نمیترسم. فقط یه خورده بهش احترام میزارم اگه چیزی بهش نمیگم. چون دوستایی مث بهارو سارینا داره یه خورده ازش می ترسم. نگفتی که تو مدرسه چند بار با هم حرف زدیم. راستی دیگه پیش هیچ کس دیگه ای نگی نادیا از شاداب می ترسه!!!! منم آبرو دارم خب!!!!!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۲

کوثر

دختر سنگی نگو تو هم مثل اونا توهم کردی و نظرت اینه!بذار حداقل دلم به تو خوش بشه!از اینا دیگه توقعی ندارم!کاملا نا امیدم کردند1بخاطر همین هر دو مون با هم نمی اومدیم چون فکر کنم اون هم مثل من در شوکه!واقعا که!!شما یک وقت خودتون و زحمت ندید یکم از اون عقلتون استفاده کنید!حالا ببینید من به اسم اون اومدم ولی وقتی خوندید فکر کردیند که ما یکی هستیم!خواستم با گذاشتن اسم اون روی خودم تفاوت رو بهتون نشون بدم اما بازم به عقلتون شک دارم!امید وارم از منظور اینکارم خوب متوجه شده باشید1ولی حالا که فکر می کنم خیلی با هم تفاوت داریم اما یکم شباهت کوچولو داریم!اونم تو تهدیدامون

پاسخ نادیا به شما:
الان تو کوثری یا بنده خدا؟ کی بانام کی اومده؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۱

یک بنده ی خدا

بچه ها واقعا که!برای خودتون می برید و می دوزید!یعنی من شبیه این دخترم؟صبر کنید فقط مدرسه باز شه.به خون همتون تشنم!نادیا و روژین فقط دعاکنید مدرسه باز نشه وگرنه...!ای خدا ما رو باش دلمون خوش بود دوست داریم!اینم دوستای ما!!!خودمم داره باور می شه که من اونم!به حق چیزهای ندیده!فقط کافیه یک بار دیگه این و بگید!از اینجا به حسابتون می رسم!نادیا عادتته که از یکی دفاع کنی بعد فرداش بهش تهمت بزنی؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
روژین دیگه کیه؟ به اون چیکار داری. راستی چه خوبه که به خونم تشنه ای. آخه اقلا قبل مرگم می فهمم کی هستی. ولی با توجه به ماجرای هکی که عرض کردم. اصلا خودتون باور می کنید؟ یکی نباشید. به هر حال من سعی می کنم خودمو قانع کنم که یکی نیستید. 14 فروردین اگه اومدی منو خفه کنی که دلت خنک شه که هیچی ولی اگه نیومدی یعنی خود کوثری و اون وقته که من دمار از روزگارت در میارم کوثر!!!!! اگه کوثر نیستی از کجا میدونی من از شاداب می ترسم.

خب بگذریم... نگفتی تا حالا چند بار باهام حرف زده ای تو مدرسه؟؟ هی بحث عوض میکنی.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۹

نادیا احمدی

سلام بنده خدا و کوثر جون!!!! ببخشید که گفتم یکی هستید. ولی هنوزم نمی تونم باور کنم یکی نیستید . اگه یکی نیستید چرا هر دو تون خصوصی نظر می دید؟؟؟ و اگه یکی هستید چرا اصلا شبیه هم حرف نمیزنید!!!!!! دارم گیج می شم . اصلا این حرفامو نشنیده بگیرید . لطفا بازم بیاید . ببینید با هم ناپدید شدید. من اصلا نمی خوام بدونم کی هستی تا 14 فروردین !!! بازم بیایید . ولی اگه کوثر، تو بنده خدا باشی دمار از روزگارت در میارم.

پاسخ نادیا به شما:
دلایل هر کدومتون منطقیه برای اثبات اینکه من اشتباه می کنم ولی دلایل منم بخونید. تازه چرا هردوتاتون وقتی اینو شنیدین جا خوردید. بنده جون . از کجا مطمئن باشم حرفت دروغ نیس. قبلا می گفتی شاداب نیستی حالا میگی شاید باشی؟؟؟؟؟؟ . حرفاتو باور کنم یانه؟؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۵

دخترک سنگی

برات کامنت گذاشتم ولی جز این حرف چیزی به ذهنم نرسید

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۵

دخترک سنگی

لعنتی قسم ندهههههههههههههه
من از درس بدم میاددددددددددددددددد

پاسخ نادیا به شما:
جان من بیا . یه چند کلمه بنویسی کافیه.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۳

دخترک سنگی

نادیااااااااااااااااااااااااااااااااا
تورو خدا در مورد درس حرف نزنننننننننننننننننننننننننننننن

پاسخ نادیا به شما:
چراآآآآآ؟ دلم واس درس خوندن تنگ شده!!!! بیا تورو خدا . جون آبجی نادی؟؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۴۹

دخترک سنگی

نمی دونم چی بگم....
ولی این دوستای ما عجب مرموزاییند.....
خدا نصیب من نکنه صلوات

پاسخ نادیا به شما:
راستی اگه وقت داری یه سر بیا بخش گفتگوی انگلیسی باهم حرف بزنیم . نمی خوام تو این تعطیلات انگلیسی یادم بره!!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۴۴

دخترک برفی

راستی تا یادم نرفته در نطرسنجی شرکت کن

پاسخ نادیا به شما:
خوندی برفی جونم !!!! در مورد کوثر و بنده خدا . به نظر تو هم بنده خدا کوثر نیس؟؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۷

دخترک برفی

باشه چشم . شما هرچی دلت می خواد صدام کن
هوای امروز خیلی قشنگه

پاسخ نادیا به شما:
هرکی سلیقه ای داره ولی من هوای افتابی رو بیشتر دوس دارم!! راستی نظرت درمورد اون موضوع هک کردن سیستم ها چیه . برو بخون نظرت برام مهمه!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۶

دخترک سنگی

ممنونم عزیزم عید تو هم پیشاپیش مبارک .......من هر روز میام بهتون سر میزنم ولی کامنت نمی ذارم
نادیا خانم یادت نره بهم سر بزنی منتطرت هستماااااا

پاسخ نادیا به شما:
گفتم که جواب نظر مو بده. چرا کامنت نمیزاری ما می خوایم حس حضورتو احساس کنیم. بزار تو این روز برفی به جای دخترک سنگی دخترک برفی صدات کنم!!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۱

سومی سومالو

ببخشید نمی خواستم توهین کنم خب دیگه از من خداحافظ ولی تو رو خدا فردا زود تر بیا با یه سلام اعلام حضور می کنم زود بیایی ها وگرنه نمیام دیگه خخخخ شوخی کردم دخترک سنگی جون چون می دونم دیگه نمیای عیدت مبار ک البته عید همتون پیشاپیش مبارکککک. ولی نادیا دیگه می دونم دخترک سنگی کیه خب خیلی حرفیدم خدافط تا فردا.

پاسخ نادیا به شما:
فردا باهم خواهیم حرفید!!!!! خخخخخخخخخخخقققققققق

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۸

دخترک سنگی

منو میگی عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
رفتم نظر هم دادم جوابو یادت نره بدی .

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۷

سومی سومالو

جواب نادیا اوهوم روز خوسملیه.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۶

سومی سومالو

الان تو سایتتم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۵

دخترک سنگی

سلام به همگی .حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟
خوش حال میشم به وبلاگم سر بزنید
اینم آدرسش
yatimkhooneh.mihanblog.com
'گذشته ی تلخ ما

پاسخ نادیا به شما:
سلام دخترک جون. خیلی دلم شکسته کجا بودی این چند روز . مبارکه وبلاگ جدید. حالا که تبلیغ وبلاگ خودتو اینجا می کنی میشه منم اونجا تبلیغ کنم؟؟؟؟؟ چرا پیدات نبود چه خبر . روز برفیتم مبارک.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۳

سومی سومالو

اونی که تو خصوصی گفتم درسته عایا؟ لطفا دروع نگو

پاسخ نادیا به شما:
نععع . هیچ وقت هم من دروغ نگفتم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۹

سومی سومالو

پس هم کلاسمه از الان بدون خونت حلاله وختی بیام مدرسه(لطفا با فریاد بخوانید )

پاسخ نادیا به شما:
نمی دونم البته ! من حدس می زنم ! اگه بنده جون کوثر باشه . بمب هم هم کلاسته . تازه تو هم همکلاس اونی در این صورت..

نعع.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۹

نادیا احمدی

این روز برفی رو به شما تبریک و به مزرعه داران تسلیت عرض می کنم!!!!!!!!!

پاسخ نادیا به شما:
از روز برفی خوشتون میاد؟؟؟؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۷

سومی سومالو

خیر

تا15 دقیقه ی دیگه وخت دارم تو رو خدا زود زود جواب بده.

راستی بمبی هم کلاسمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
خخخخخخخ. گر دانی و پرسی سوالت خطاس!!!!!

آرع!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۲

سومی سومالو

حالا من دارم اینجا رو توسعه می دم یا بنده جون هااا

پاسخ نادیا به شما:
همتون به نحوی در توسعه این جا شریکید . ولی در حال حاضر اون چهار نفری که حاضرند.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۰

سومی سومالو

منم چنین چیزی و نگفتم گفتم بهش مشکوک بودم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۸

سومی سومالو

الهه ی راست گویی چرا حرف نمی زنی نکنه نگاری هاااان هاااان هاااااااااااااااااان.

پاسخ نادیا به شما:
من که فک نمی کنم اون باشه!!!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۶

سومی سومالو

بهم بر نخورد ولی خواستم یکم بخندم خخخخ.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۵

سومی سومالو

چرا ولی یه چیزی بگم بهش نمی خوره ولی یه چیزی هست که حس می کنم تو کوثر عوض شده.منم بهش شک کرده بودم که اون باشه ولی بعد که تو گفتی بهش توهین کرده من م چیزی نگفتم و بعدها به کسان دیگری مشکوک شدم.

پاسخ نادیا به شما:
الان من نگفتم که دقیقا کوثره!!! تازه من که هکر نیستم. ولی می تونم تحقیقاتم رو به یه چیزی شبیه تطبیق دادن سیستم هایشان تشبیه کنم. با وجود این همه مدارک منطقی و قابل باور اصلا نمی تونم باور کنم که کوثره . نمی تونم عین تحقیقامو بگم چون می تونید از این تکنیکم سو استفاده کنید.

بنده جون . بهت بر نخوره . کوثر جون تو هم همینطور ؟ فعلا می خوام تصور کنم که شما یکی نیستید . ولی با این مدارک خودتون باورتون میشه یکی نباشین، ها؟؟؟؟؟

2 حالت وجود داره یا بنده خدا کوثره ( که در ذهن نمی گنجه و تصورش کار هر کسی نیس) یا بنده خدا از همون سیستمی که کوثر وارد وبلاگ میشه ، اونم وارد میشه . غیر این دو راه راه دیگه ای وجود داره آیا؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۲

نادیا احمدی

فرض کنید من سیستمی رو که کوثر وارد میشه رو هک کردم. بعد سیستمی رو که بنده خدا وارد میشه رو هک می کنم . و متوجه میشم که در آخر به جای اینکه 2 سیستم رو هک کرده باشم . یک سیستم رو دو بار هک کردم . سوال{ اگه شما باشید شک نمی کنید بنده خدا همون کوثر باشه؟؟؟؟؟}

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۱

سومی سومالو

ببخشید نادبا ولی عرضه شو نداری بازم معذرت.

پاسخ نادیا به شما:
بابا شوخی کردم چرا بهت بر می خوره؟؟؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۰

سومی سومالو

نکنهنگاری اگه اون باشی اشهدت و بخون.وه

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۸

سومی سومالو

داشتیم نادیا خانوم .

پاسخ نادیا به شما:
از این به بعد داریم !! منم می خوام پررو شم . شوخی کردم.

بچه ها میخوام در یه موردی باهم مشورت کنیم. الان به صورت نظر می گم...

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۸

بمب راستگویی

فعلا نوچچچ من دارم با روژین حرف می زنم

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۷

سومی سومالو

اوکی یه موضوع بذارین حرف بزنیم راستی نادیا یک دوست جدید و پیدا کردم توهم به زود من و می شنایی بمبی جون.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۵

بمب راستگویی

من توام تو دروغ می گی من راستو تنها فرقمون اینه!حالا میشناسی نپرس باز !

پاسخ نادیا به شما:
اسمتو میارم اگه بخای سومی رو اذیت کنی؟

خخخ.. چه کیفی میده . تونستم نقطه ضعفتونو پیدا کتنم!!!!!!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۵

سومی سومالو

البته نادی جون.

پاسخ نادیا به شما:
من هردوتاتونو میشناسم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۳

سومی سومالو

خب تو کی هستی شاید وقتی یه بنده ی خدا دو پیدا کردم بگم کیم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۱

بمب راستگویی

روژین جان می دونم تویی من تا هفت هشت ساعت دیگه اینجام اگه نظری داری همین الان در میان بذار

پاسخ نادیا به شما:
بچه ها میشه منم تو گفتگوتون باشم؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۰

سومی سومالو

متاسفانه هنوز من و نشناختی تلاش کن تو می تونی. اما یه راهنمایی از نادیا بپرس.اون می دونه من کیم. خبت . کی هستی.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۷

سومی سومالو

قسم بخورم کههمشون نیستم در ضما من یک بنده ی خدا نیستم و اگر بمب دروغ بودم که حرف می زدم.

ها ها ها ها خیت شدی آهان اینم این قسم می خودرم. که لزومی هم نمی بینم ولی به خاطر دل تو این کار و کردم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۰

بمب راستگویی

اگه روژین نیستی که هستی روژین امینی جان منو فریب نده ؟ چون بمب دروغی .سومی سومالو بنده خدا همه شان تویی.خوب شناختمتت

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۹

سومی سومالو

جواب سوالت یکی

و در ضما من این شخص و نمی شناسم البته می شناسم ولی دورادور و در صما اگر می خواستم بهت جواب بدم اسم خودم و می ذاشتم شاید دلیلی دارم که اسم خودم و نمیذارم بمبی. خب دیگه به هر حال این وظیفته که راست بگی ولی دوباره تلاش کن عزیزم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۳

سومی سومالو

از کجا مطمئنی من اینم شاید این نباشم.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۶

بمب راستگویی

روژین امینی بگو چند اسم داری؟اونوقت منم جوابتو می دمممممم .چهار یا سه این بنده کیه؟

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۷

سومی سومالو

بچه ها یه سوال ازتون داشتم شما دوست دارین چه کاره شین؟

من که بیشتر شغلای هیجانی و بزن بزن دوست دارم مثل پلیس و کاراگاه و این جور چیزا که تو ایران اصلا بهش توجه نمیشه. ولی می تونم یه چیزیو از الان پیش بینی کنم دارین مسخره م می کنین اما خب علاقه علاقه ست.

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۰

سومی سومالو

جواب سوال نادیا ...با کی هستی؟

معلومه با انگری جونم. البته انگری برد پرو نسی که یه جون اضافه کردم . این و یه توهین حساب کن . انگری بز

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۵۳

سومی سومالو

احم احم چرا نمیاین بروبچ .....

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۹

سومی سومالو

سلاااام دوستان من دو روز نیومدم به قول نادیا اینجا که خالیه سست شدین بچه ها نچ نچ نچ خوشم نیومد.

حالا که اومدم راحتتون نمیذارم اینقدر می حرفم خب خب من از علوم متنعرم فقط آزمایشاش خوبه. ولی یه چیزی بگما به خانم کزیمی فرد ننگینا چون فکر می کنه خیلی به این درس علاقه دارم خخخخخخ.

۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۴

نادیا احمدی

آهای بچه ها . چرا اینقدر سست شدید. چی کار کنم که تنهام نزارید؟ اگه با حرفام ناراحتتون کردم ، ببخشید ، توروخدا!!

یه سوال جدید{ از چه درسی خوشتون میاد و از چه درسی متنفرید؟}

من خودم از ریاضی خیلی خوشم میاد چون فقط فرمول داره و نیازی نیس چیزی رو حفظ کنی.

از مطالعات اجتماعی خیــــلی متنفرم . چون همش حفظ کردنیه. این درس مخصوص کساویه که حافظشون قویه !! مث {یک بنده خدا}!!!!

۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۰

یک بنده ی خدا

چشم شما دستور فرمایید،امر دیگه ای نیست؟و می تونیم با هم دوستای خوبی شیم!!!هر کدوم شو دوست داری به اون باور کن!نادیا هم یکم اغراق می فرماید وگرنه بجز تعریف از شما هیچی نگفته ایم!مگنه جوجوی دهن لق؟به کوثر

پاسخ نادیا به شما:
کوثر جون ! انگری برد راس میگه . راستش یه کم حسودیم شد اینقدر از تو تعریف کرد.

ولی اگه اون جا خالی نظر قبلیشو پر کنی . میفهمی واسه چی این چیزارو بهت گفتم.!!!

جواب سوالای من چی شد انگری جونم!!

آهای . نکنه تو خود کوثر باشی ؟؟ شک ندارم خودشی . خیلی پررویی . اگه نیستی مدرک بیار . چون من باور نمی کنم.

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۵۳

کوثر

بنده جون تو چرا اینجا این جوری با هام حرف می زنی و بعد برای نادیا که خصوصی براش می فرستی،اونجوری پشت سرم حرف می زنی؟حالا من به کدومش باور کنم!بی زحمت این نادیای مارو هم انقدر عذاب نده!ما یک دوست صمیمی خوب بیشتر نداریم!

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۴

سومی سومالو

حالا به من می گی توهین نکن خودت بدتر می کنی.

پاسخ نادیا به شما:
با کی هستی؟؟؟؟

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۲

یک بنده ی خدا

به به!چشممون به جمالتون روشن کوثر خانوم!!لطفا یکی یکی سئوال کن.کی من از تو متنفرم؟مگه می شه؟کی جرئت همچین کاری رو داره؟هر چی باشه تو.....خوب بگزریم.نادیا هم می دونه که چقدر دوست دارم.می گفتم یکی کمه!حالا جمعمون جمعه جمعه!راستی نادیا خانوم چه زود صمیمی شدی!من کی دوست توام که خودمم نفهمیدم؟یکم به روت خندیدم دختر خاله شدی!چرا زود تر نگفتی این کوثر؟

پاسخ نادیا به شما:
اشتباه شد! می خواستم بنویسم دوستمه . نوشتم دوستم . تازه انگری جون ! من اگه از منادا استفاده کنم باید نشانه ی ندا هم استفاده کنم . وگرنه هیچوقت تورو دوست خطاب نمی کنم!
من (جوجوی دهن لق ) تقریباً و یه جورایی نظرهای خصوصیتو برا کوثر جونم می خونم. تو هم حق نداری خودتو با دوست من صمیمی کنی . شیرفهم شدی؟
دوست من هیچ نیازی به دوست داشتن یا نداشتن تو نداره . چون به اندازه ی کافی دوست داره که دلشون براش بتپه!!!!!
یه سوال {من چه قدر از تو می دونم؟؟؟؟ } یه سوال دیگه {تا حالا تو مدرسه چند بار باهم حرف زده ایم؟؟؟ }
ولی بزار مدرسه دوباره باز شه . حتما پیدات میکنم!!!!

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۹

سومی سومالو

بچه ها اگه ات ومدین ساعت 1:30 تا ساعت 3 بعد از ظهر بیاین اوکی .

پاسخ نادیا به شما:
من که سعیمو میکنم. ولی اگه نشد ببخشین ،دیگه.

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۲

سومی سومالو

ببخشید نادیا جون ولی دیروز همش شما دعوا می کردین منم زرتی مثل چغندر می پریدم وسط حرفای عشولانتون . خخخخخ

خب تا آخر ابن هفته تو رو خدا زود زود بیاین.

پاسخ نادیا به شما:
من خودم که هر وقت بتونم میام . ولی وقت هم ندارم . تمام سعیمو میکنم. اگه احیاناً نیومدم ، خودتون سایتو اداره کنین. ببینم چی کار می کنین!!!

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۰۴

کوثر(کو)

چشم نادیا جون!مگه می شه دوستات به فکرت نباشند؟بنده ى خدا چرا اینقدر باحالی؟چرا این دوستما رو اینقدر عذاب می دی؟نگفتی چرا انقدر از من متنفری؟چه هیزم تری بهت فروختم؟

۲۵ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۰

سومی سومالو

سلام کو جون آره والله من که منتظرم یکی بیاد اینجا من باهاش بحرفم آخه هنوز مهمونامون نیومدن ما هم به خاطر اونا جایی نمیریم ولی همین چند روز ست که زود زود میام چون بعد اونا ما هم میریم دبگه به اینترنت دسترسب نخواهم داشت. در ضمنا بنده جون چند روز دیگه یکی دیگه هم شاید بباد . خخخخخخخ

پاسخ نادیا به شما:
دستت درد نکنه نمک نشناش . دیروز کم باهات حرفیدم .

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۵

یک بنده ی خدا

اووووووووووووف.جوجه ی دهن لق کافی نبود حالا نوبته اینه.تودیگه کی هستی؟از طرف من به کو

پاسخ نادیا به شما:
دوستمه ، قرار بود توهین نکنی . به من اشکالی نداره . ولی من رو کو جونم حساسم ،ها!!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۲۷

کو

سلام سومی سومالو جون.افرین بر تو!باور کن تو و این بنده ى خدا خیلی بیشتر از این نادیا میایین

پاسخ نادیا به شما:
اصلا هم اینطور نیست کوجون . من این وقت شب خوابم. واسه همین نمیام. تتازه اگه من نمیام چس کی جواب انگری برد و دوست جدید و سومی سومالو رو میده ، ها؟؟؟؟؟؟

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۴۸

سومی سومالو

نادیا تو گفتو گوی انگلیسی هم گفتم تو رو خدا حداقل تو زود زود بیا رو سایتت حوصله ام رفت از بس نشستم مگی پروندم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۲۹

سومی سومالو

راستی بچه ها امروز مدرسه رفتین؟

پاسخ نادیا به شما:
می خواستم بیام ، ولی مامان بابام نذاشتن!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۲۸

سومی سومالو

کو جون من که شناختمت عزیزم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۰

کو

سلام جوجوی دهن لق.عجب اسمیه!واقعا که از انتخابش خوشم اومد.نادیا این مدت نبودم چه وبلاگی برای خودت دست و پا کردی!واقعا که توی این گفت و گو ها جام خالی بوده!ولی اومدک که حسابی جبران کنم،راستی بنده ى خدا چرا انقدر ازم متنفری؟با نادیا دشمنی داری،چیکار به من داری؟نادیا ابن اسم مخفف اسمم به کردیه!نگو نمی شناسمی که به دوستیمون شک می کنم-گفتی لقبم و نذارم بخاطر همبن این اسم و گذاشتم

پاسخ نادیا به شما:
سلام کـــَــوَه جون . چه طوری ؟ چه خبر. لطفا با اسم خودت بیا اینجا که بنده خدا بفهمه دوستام به فکرم هستن ؛ لطفاًً!!!!!
تازه منم بهش میگم انگری برد.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۶

سومی سومالو

منظورم همون بیان است

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۵

سومی سومالو

راستی هنوز نرفتم.

بنده جون تو که بیکاری برو تو سایت تبیان یه سایت الکی درست کن بعد وارد شو دیگه نیازی به شماره پر کردن و اسم پر کردن نیست به جون تو تازه به عکس خوشکلن بذار باو.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۱

یک بنده ی خدا

زود زود جواب می دم امت تا اون جای شماره و اسم پر می کنم خودش یک عالمه زمان می بره.کی باز بیام که روش هستی؟یکی اومد نوشت.خب برو دیگه پی کارت.خسته شدم

پاسخ نادیا به شما:
نمی دونم هر وقت بیکار باشم . معمولا همین موقعا یا شبا !!! به امید شناختنت!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۶

سومی سومالو

نادیا شب بیای ها الان منم کار دیگه دارم خدافظ.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۶

یک بنده ی خدا

یکی اومد سایت تو نوشت.من هم که هزار ماشاالله حافظه ى خوبی دارم.زود حفظش کردم تا دق این چند وقت و سرت خالی کنم.پنج هشتم در یکی از اونام.

پاسخ نادیا به شما:
بگو کدوم هشتم . احتمال 20 % داره که تو یکیشون باشی.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۱

یک بنده ی خدا

من از همون جایی که دورا دور دوستشونم می تونم کاری کنم که همه باهم دقتو دربیاریم. نمی دونم خودم که احساس می کنم جای ویژه ای در گروه اونا دارم.یعنی این و بهم ثابت کردن.اگه من بخوام خیلی خوب هم می تونم به تنهایی و بون کمک دوستان دقتو دربیارم.من و دست کم نگیر

پاسخ نادیا به شما:
خیلی ایکسی . این ایکس اصلا عددی هم نیس که که بزارمش زیر رادیکال جذر شو بگیرم این معادله ای که دارم من حل می کنم یه طرفش توان داره و نیاز داره جذرتو بگیرم .
تا هف هش دقیقه ی دیگه وقت دارم اینجا باشم زود زود جواب بده

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۹

سومی سومالو

ا انگری جونم من دو بار نوبتت و خوردم تو هم دو بار نوبتم و بخور .

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۷

سومی سومالو

انگری جونم تو اسمت میدیا نیست؟

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۵

سومی سومالو

درس که نه دارم تمرین طراحی می کنم از بس طراحیم ضعیفه.

ولی مگه کنجکاوییم میذاره برم.

پاسخ نادیا به شما:
مطمئن باش این انگری برد نمیذاره بفهمم کیه؟؟!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۵

یک بنده ی خدا

سومی من به وب لاگ تو گفتم شاید شب بیام.نه به جوجوی دهن لق.جوجو حالا با توم.خب پاره که کردن ولی حافظه که دارن.تقریبا دورادور هم دوستشونم هم دشمنشون.هه چه ادم با حالیم من!

پاسخ نادیا به شما:
کدوم کلاسی؟؟؟؟؟؟ فقط اینو بگو.
یا بگو که کی آدرس سایتو بهت داده.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۱

یک بنده ی خدا

فکر کن همچی یا هیچی.چه فرقی به حالت می کنه؟

پاسخ نادیا به شما:
فرق می کنه اگه از اونا باشی می تونی دیقمو در آری ولی اگه نه هیچی نمیتونی بکنی

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۳۱

سومی سومالو

ا چه لقب جالبی انگری برد مگه انگدی برد جون نگفتی میری شب میای خب به سلامت برو.

بزار به درسم برسم.

پاسخ نادیا به شما:
چه درس خون شدی؟؟؟!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۸

یک بنده ی خدا

من که نگفتم اونا نیستم.شاید خود اونا باشم.شاید نباشم. شاید تو گروه شون باشم.شاید هم دشمنشون.که دشمنشون هم انقدر بی کار نیست بیاد دشمن اونا رو عذاب بده تا دشمناش خوش حال بشن.از انگری برد ها حالم بهم می خوره.

پاسخ نادیا به شما:
منم واسه همین بهت می گم انگری برد . پس دوستشونی؟؟؟ولی از اونا نیستی به نظرم چون اونا فوراً آدرس ها پاره کردن.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۶

سومی سومالو

آخه احمق جون دوست داری یه عالمه مردم اینا رو بخونن.

چون هیچکب آدرس اونجا رو نداده وقتی اومدین رمز میذارم که اگه بکی دیگه اومد نخوندش.

پاسخ نادیا به شما:
چه اشکالی داره یه گپ دوستانست . تازه خیلی هم خوبه همه می تونن به من بخندند و اونو تحسین کنن!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۳

یک بنده ی خدا

سومی سومالو چرا اینقدر کنه ای؟باشه اما فکر نکنم امروز بیام.شاید هم شب بیام ولی فعلا با این جوجو کار دارم

پاسخ نادیا به شما:
خودتی جوجو. انگری برد!
تو ازمن چی می دونی!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۱

سومی سومالو

بنده جون تو برو من به جای نادیا اونجا یه حدسی زدم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۰

سومی سومالو

بنده جون تو برو اگه تو بری نادیا هم مباد من یکی دیگه به جاش درست می کنم چون خالیه اما اینجا چی.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۲۰

یک بنده ی خدا

چیه نکنه منتظری که بگم سارینا یا شاداب یا بهارم؟اینم بدون اگه من بخوام هم می تونم ابروتون و ببرم هم نگه دارم.چرا تو این جوریی؟یک بار من و اژدها معرفی می کنی،یک بار هم جوجوی هیچ کاره!

پاسخ نادیا به شما:
از این به بعد بهت میگم انگری برد
ولی خیلی خوشحالم که اونا نیستی.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۸

سومی سومالو

تو رو خدا برین اونجا منتظرم بچه ها.

پاسخ نادیا به شما:
چه فرقی میکنه
شاید بنده نخواد همشو عمومی بده. بهر حال اگه اومد خبرم کن

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۵

یک بنده ی خدا

جوجوی دهن لق کجا رفتی ؟انگار خودمون و چش زدم.حتی نمی تونی حدس بزنی کیم؟

پاسخ نادیا به شما:
کلاس هشتم 5 که نیستی؟؟؟ ها نگو هستی چون سکته می کنم
می ترسم حدس بزنم
کجایی؟؟

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۲

سومی سومالو

نه برین اونجا تو رو خدا آبرو برای این سابت نموند.

پاسخ نادیا به شما:
اگه بنده خدا اجازه بده. ولی اینجا هم خوبه . این جوجو هم نمیتونه آبرو ببره

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۰

یک بنده ی خدا

فکرش رو بکن من درس بخونم.اون وقت کی تو رو عذاب بده.راستی حالا جواب سوال هام و بده.فکر کنم از کار های شگفت که ما دو تا همزمان اینجایم

پاسخ نادیا به شما:
سوما هم هست!!!!! بمب دروغم همینطور!!!
چه جوابی بدم . جوجوی دهن قرص!!! کارت به جایی رسیده که لقبهم روم می زاری . تورو خدا راهنمایی کن بفهمم کی هستی!!!؟؟

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۹

سومی سومالو

عیبی نداره اسم نداشتم برای وبلاگم اسم خواهرم و نوشتم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۶

یک بنده ی خدا

من از این تعجب دارم که مثلا شاگرد مدرسه ى نمونه دولتید.چرا انقدر بی کار،علاف و پر حفید.کی شما ها درس می خونید.به جای این حرفا برید خودتون و تقویت کنید

پاسخ نادیا به شما:
این یعنی اینکه تو داری درس می خونی ، جوجوی دهن قرص !!!!!
آخه دبیر هامون هم که هیچی بهمون درس ندادن از ترس اینکه نفرینشون نکنیم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۵

سومی سومالو

می خواستم امروز این سایت و درست کنم که نشد.فقط 5 دقیقه ی دیگه بیاین.

پاسخ نادیا به شما:
سوما جون لازم نیست تو هم بیا اینجا به جاش اینجا رو توسعه می دیم

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۳

سومی سومالو

نادیا من آدرس یه سایت و بهت میدم برین اونجا دو تایی حرف بزنین .rozhin14.blogfa.com

پاسخ نادیا به شما:
اسم خودتو لو دادی!!! چرا سوتی می دی ..
نه بنده جون همینجا حرف بزن. ولی در کنار هر خصوصی یه نظر عمومی بفرس که اقلا رمزی جوابتو بدم.

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۹

سومی سومالو

آفرین ولی منم مثل تو هر روز این و به خودم قول دادم ولی روز بعدش یادم میره و رو. از نو روزی از نو. )دوستان درست نوشتم عایا؟ )

پاسخ نادیا به شما:
سومی جون ببخش می خوام با بنده خدا حرف بزنم اینجا
-بنده جون تو خصوصی نظر میدی من نمیدونم کجا جوابتو بدن . تو بگو کجا جواب بدم . خصوصی نده جونم!!!
بعد می گی چرا جوابمو نمی دی !!!! الان مجبورم در جواب سومی جون جواب تورو بدم.
جوجو خودتی ( نترس پاکش می کنم.)

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۴

سومی سومالو

خب بچه ها سوال اول اوقات فراغتتون و چه جوری می گذرونین؟

من با کامپیوتر چون عشقمه و مامانم که از دستم عاصی شده چون هی میرم و با کامپیوتر کار کردم ساعت از دستم میره و کارایی که مامانم میگه رو یادم میره؟

شما چطور دوستان.؟

پاسخ نادیا به شما:
من اوقاتم رو با عچقم (کامپیوتر ) میگذرونم . منم همینطور سومی جون . این کارارو یادم می ره . ولی سعی می کنم از این به بعد فراموش نکنم !!!
خیلی برات مهمه حذفش کنم!!!!

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۶

سومی سومالو

عجب چیزیه اینجا نادیا هی می گفتی بیاین بخش دوستانه من فکر می کردم خصوصی خخخخخخ.

آخه ساعت 11 تونستم بیام.

پاسخ نادیا به شما:
خب مطلب بزار که بعدا دوستان در موردش نظر بدند. جونم!!!!
خیلی ممنون از تعریفت . ما میتونیم این نوروز پر از بی کاری رو اینجا سپری کنیم!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۷

سومی سومالو

ده بچه ها بیاین دیگه تو رو خداااااا هر کی اینجاست دستاشو بالا ببره.

پاسخ نادیا به شما:
ساعت 11 شب که یا همه خوابن یا می خوان برن بخوابن . زودتر میومدی من بودم.!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۶

روژین

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

نادیا احتمال میدم این ***** باشه همون *****یی که سبیه پسرا رفتار می کنه.

پاسخ نادیا به شما:
چه ربطی داره !! پاکش نمی کنم که تنبیه شی!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۳

بمب دروغ

یک دوست جدید احتمالا تو ماربه نیستی؟

چون خیلی شبیه اون می حرفی.

پاسخ نادیا به شما:
ماریه ؟؟؟؟؟ نه بابا . من می شناسمش . ولی قول دادم به کسی نگم. همکلاسته!!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۲

سومی سومالو

حاضرین در سایت نظر بدین دیگه اه ه ه ه ه

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۰

سومی سومالو

سالام دوستان چرا نمیاین الان که من هستم ..اوفففففففففف

پاسخ نادیا به شما:
ساعت 11 نصف شب وقت مناسبی نیس به نظرم. ولی می تونی مطالب جالب بزاری که بعدا دوستان لطف کنن در موردش نظر بدند.!!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۱

بمب دروغ

بنده جون نادیا بهم نگفته چیز خاثی رو من خودم کنجکاوم ربطب به نادیا خانوم نداره.

راستی نادیا عجب چیزیه اینجا.

پاسخ نادیا به شما:
خوشت اومد؟؟؟؟؟!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۳۷

نادیا احمدی

یکی دو روزه مامانم اینا رفتن مسافرت ،

امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم !

فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود :

نخورید ؛ مایع ظرفشویی

نخورید ؛ سمِ گلدون

نخورید ؛ جرمگیر توالت

زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟

گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ،

اونیکه نوشته مرگ موش توش گز ،

اونیکه نوشته صابون توش شکلات!😐😐

یعنی دیگه هرکامیونی ببینم پشتش بنویسه رفیق بى کلک مادر؟؟ منفجرش میکنم😂😂😂😂📺

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۳۲

نادیا احمدی

مهم ترین سین هفت سین چیه ؟؟؟

سایه پدر مادر

انشالله سایه پدر و مادر همیشه بالا سرتون باشه...🙏🙏

❤💖❤💞❤💕❤💖❤

بچه ای به مادرش گفت:

اگر بهشت حق توست،چرا در دستانت نیست و زیر پاهایت قرار دارد؟

مادر گفت:

آن را زمین گذاشتم

تا تو را در آغوش بگیرم!

به عشق نام مادر و پاس زحمات پدر این وبلاگ رو منفجرکنید.

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۱۶

یک دوست جدید

خوشحال می شم تو هم سلام منو به مادرت برسونی نادیا!!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۹

یک دوست جدید

تشکر که نظرامو خوندی اگه ناراحتت کردم معذرت خاطراتی که با تو دارمو فراموش نمی کنم دوست من!!

پاسخ نادیا به شما:
منم همینطور! بای!!!! سلام مادرت رو هم برسون!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۱۳

یک دوست جدید

ای به چشم تا شب برات تعریف می کنم تو فقط جواب سوالامو بده!!! چه خوبه که همه بیان نه اونوقت هم من خیالم راحت میشه که مدرسه جریان داره هم تو مگه نه؟

پاسخ نادیا به شما:
چه قدر همفکریم دوست من . نگفتی کی هستی ؟؟؟!! همین الان در مورد 4 شنبه سوری گذاشتم!! برید ببینید لطفاًً!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۶

یک دوست جدید

آی گفتی کاش بقیه میومدن وای چه خوب می شد!!!! اونقدر می خندیدیم که نگو !!! تو اونارو دعوت کردی ولی بااین حال سرشون از من و تو هم شلوغ تره اوه خوب شد یادم اومد باید برم خونه تکونی مهمونا ها دارن میان!! دیر شده!!! ولی نگفتی چه برنامه ای داری؟؟؟حالا من امروز خیلی بیکارم قدر امروزو بدون شاید دیگه در حد یک نظر بیام!!اینطوری برا تو هم بهتره مگه نه دوووووست شیرین من؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
هر طور میل داری نمی خوام زیا هم مزاحمت بشم . ولی بااین حال نگفتی کی هستی؟؟؟ همکلاسمی یا نه ؟؟ اگه نیستی کدوم کلاسی؟؟؟

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۵۴

یک دوست جدید

نادیا منظورم این نبود من طرفدار کامپیوترم اگه دوست نداشتم حالا اینجا نبودم که به قول جودی آبوت ده هه!!ولی بی خیال همه چیز نگفتی چرا سفر دوست نداری به نظر منم سختی های سفر بیشتر از لذتاشه چون سفر های طولانی رو تجربه کردم گاهی نمی تونستم از خستگی نفس بکشم باید هرچه زودتر به مقصد می رسیدیم و گرنه زنده نبودم!!!!

پاسخ نادیا به شما:
چه جالب میشه تعریف کنی که چرا و چه جوری بود سفرت . عاشق داستان های هیجانیم!!!!

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۴۸

یک دوست جدید

نترس نادی جون منم اولش میترسیدم ولی به نظرم هیچی بهتر از خاطرات شیرین چهار شنبه سوری نیست ولی به نظر من خونه از همه جا امن تره راستی می دونی دلم برا مدرسه تنگ شده امروز صبح وقتی بلند شدم باورم نشد که مدرسه تعطیله کاش یکشنبه تعطیل نبود!!!!به نظرم راجع به کارهای مهمی که در نوروز می خوایم انجام بدیم حرف بزنیم تو سیزده بدر کجا می ری؟؟؟ بازم زیاد نوشتم دلم نمی خواد مجبور شی بعدا همه رو حذف کنی!!!باشه دیگه کمتر نظر می دم خب ؟؟

پاسخ نادیا به شما:
نه بابا اختیار داری!!!نظر جالبیه ولی ای کاش غیر از منو تو کسای دیگه ای هم بیان و نظر بِدن!! به هر حال من این نظرتو بلد می کنم همه بببینن. منم دلم واسه مدرسه تنگ شده !!! آه هنوز یک روز نگذشته این قدر بیتابی میکنم . نمیدونم چه جوری میتونم این نوروز رو سپری کنم؟

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۸

یک دوست جدید

من پنجاه تا کامپیوتر و لپتاب تا منفجر نکنم راحت نمی شم به بازی هم علاقه دارم ولی بیش از همه دوست دارم تمام جهانو بگردم اینایی که گفتی خوبن ولی مسافرت عالیه مگه نه؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
راستشو بخوای از سفر کردن خوشم نمیاد . به هر حال این نظر منه که هرکجارو بخوای می تونی روی نت هم ببینی . وایسا ببینم گفتی کامپیوتر منفجر میکنی. چه طور دلت میاد اینکارو با عچق من بکنی؟؟؟ من اگه کامپیوترم ویروس کوچولویی هم بگیره قاطی میکنم و گریم میگیره!!! چه برسه به انکه منفجر شه!!!!!ذوست دارم خودم بیمار شم ولی کامپیوترم چیزیش نشه؟؟؟

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۴

یک دوست جدید

بازم می گم نوروز مبارک واقعا هم موبارک چهارشنبه سوری می تروکونیم تو چطور؟چهارشنبه سوری دوست داری کجا بری و چی کار کنی

پاسخ نادیا به شما:
میخوام با تو باشم ، با تو و وبلاگم. میخوام راش بندازم . مطالب جدیدم میزارم. ولی از ترکوندن خوشم نمیاد راستش می ترسم.

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۰

یک دوست جدید

هنوز حرفم تموم نشد جواب اینیکیو دادی باشه من از دخترای زیرک خوشم میاد مث تو که تنبلی نمی کنن از آدم حسود هم بدم مییاد چون حسود نیستم اگه شکست بخورم ناامیدی امکان نداره تلاش می کنم به کارهنری هم علاقه دارم ولی بیشتر از همه دوست دارم با دوستام باشم می خوام همه به هم مهربونی کنن و بی نهایت دوست خوب داشته باشم مث تو!!! بساری وبلاگتو شلوغ کردم اگه خواستی دیلیت کن

پاسخ نادیا به شما:
چرا دیلت کنم . نه نظراتت جالبن . منم با هات موافقم . خیلی آدم مهربونی به نظر میرسی ازت خیلی خوشم اومد. ای کاش همه مثل تو میومدند اینجا . ولی من برعکس تو فک نمیکنم کار هنریم خوب باشه ولی علاقه شدیدی به کامپیوتر دارم عاشقشم. ♥

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۴

یک دوست جدید

سوالام جواب ندادی که دلم شکست ولی خوب خوشحالم که زود میای سر می زنی چیو از همه بیشتر دوست داری وقت بیکاری انجام بدی؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
تو وقت بیکاری فقط کامپیوترو دارم که باهاش هم صحبت شم. اکثرا با کامپیوتر خوشچلم ، برنامه های جالب درست میکنم. توچه طور؟؟؟

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۲

یک دوست جدید

چون تو خیلی مهربونی یه نظر شد دو نظر من می خوام تایمی رو که جواب می دی بنویسی اینطوری منم زود زود میام چه خوب نوروز اومده!!!!راستی می تونی ترکی حرف بزنی آخه خیلی سخته!!!من می خوام این نوروز با شما باشم نادیا آخه با شناختی که ازت دارم می دونم که تو دل کسیو نمی شکنی!!! سی یو لیتر!!!

پاسخ نادیا به شما:
معمولا شبها میام اینجا . بعضی وقتا هم ساعت 4 به بعد. نمی دونم هروقت بیکار باشم. لطف داری عزیزم از این که میگی من دل کسیرو نمیشکونم . آره همینطوره . ولی اگه بشناسمت بهتر میتونم دلتو نشکونم . خودتو معرفی کن اگه میشه اگه نمیخوای اصراری ندارم.

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۴

یک دوست جدید

منم به قولم عمل می کنم راستی دوست داری راجب علاقه هایمان حرف بزنیم چه چیزی بیش از همه اذیتت می کنه هان من فکر می کنم حرف زدن راجع به شخصیتامون جالبه اینطور نیست ؟؟؟ اینطوری منو پیدا می کنی لطفا سوالام جواب بده؟

پاسخ نادیا به شما:
آره نظر خوبیه. راستش من از خودم شروع می کنم. من از این که کسی تو ذوق کسی دیگه بزنه بدم میاد . خودم که اصلا تو ذوق کسی نزده ام . از اینکه از روی ظاهر افراد هم قضاوت میکنن بعضیا بدم میاد .خودم اصلا نمیتونم به ظاهر توجه کنم. از استدلال کردن خوشم میاد . ازروی منطق تصمیم گرفتن و این جور چیزها هم جالبه. از انسان های احساساتی بدم میاد حالا تو بگو در مورد خودت.

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۴

یک دوست جدید

خوب بلدی سوالپیچمون کنی با هر جواب یک عدد نظر جایزه می گیری نظرت چیه؟؟؟؟ البته موقع بیکاریمون!!!!

پاسخ نادیا به شما:
خواستم موضوع بزارم که بحث کنین. هم من بیکار نمیشم هم شما هم میتونین اگه بخواین لذت ببرین. در مورد هر بحث دیگه ای هم که می خواید بحث کنید!!!♥

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۱

یک دوست جدید

می دونی من کیم نادیا؟؟ می تونی حدس بزنی؟؟؟؟ بهنظر من نوروز برای افزایش تجربه خوبه همچنین فرصت میده به ما که با دوستای خوبی مث تو حرف بزنیم مگه نه؟؟؟

پاسخ نادیا به شما:
باید راهنمایی کنی. اینجوری که نمیتونم حدس بزنم. همکلاسمی؟

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۹

نادیا احمدی

موضوع میدم! نظربدید.

1. اوقات فراغتتون رو چه جوری میگذرونید؟؟؟

2. چه قدر دلتون واسه مدرسه تنگ میشه؟؟؟؟

3. چه برنامه ای واسه درس خوندنتون در این تعطیلات دارید؟؟؟

4. آیا قصد سفر دارید و به چه شهری؟؟؟

5. تعطیلات رو بیشتر دوست دارید یا مدرسه رفتن؟؟؟

6. از خوندن کدوم درس بیشتر لذت میبرید و خسته نمیشید؟؟؟

7. چه موضوع دیگه ای دارید که فکر می کنید برای بحث جالب به نظر میرسه؟؟؟

8. یه دوست خوب باید چه شکلی باشه؟؟ یه دشمن سر سخت چه طور؟؟؟

9. بیشتر توامتحانات تقلب میدید یا می گیرید؟؟؟

10. آزاد...

★لطفا در مورد این موارد هرچی می تونید با هم بحث کنید!!! هرچه بیشتر بهتر★

۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۰۳

یک بنده ی خدا

نادیا خانم من برای این خصوصی می فرستادم تا فقط بین من و تو باشه خانوم دهن لق.من از تهدید نه تو نه بمب دروغ نمی ترسم که شبا خوابم نبره.من حد خودم و خوب می دونم ولی وکیلت نه.اگه بازم یکی دیگه ای دخالت کنه دیگه به وبلاگت سر نمی زنم و تو دیگه نمی فهمی کیم

پاسخ نادیا به شما:
بنده معصوم خدا جوون!!!! من واسه این می گم خصوصی نفرس که بتونم جوابتو بدم .😡😟😔😠

( خطاب به کسایی که دارن می خونن) لطفا تو بحث های ما دخالت نکنین.

بنده جون این حرفایی که گفتی هم اصلا درست نیست . لطفا توهین نکن به دوستام. خودتم که میگی کسی نباید دخالت کنه. پس چرا دوستامو وارد ماجرا میکنی. راستی باتوجه به متن بالا یعنی امیدوار باشم که قراره یه روز بشناسمت؟ اگه بازم میخوای خصوصی نظر بدی . ایمیلت رو بزار که جوابتو بدم . نترس نمی زارم پخش شه!!!😘😉

۲۲ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۹

نادیا احمدی

گل دخترهای مدرسه ی فاطمه . لطفا نزارید اینجا خالی بمونه . حیفه . بیاید این نوروز رو با هم سپری کنیم . باور کنین خوش میگذره بچه ها. پیشاپیش سال نو رو به همه شما عزیزان مدرسه فاطمه تبریک می گم . سال خوبی داشته باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

دبیرستان دخترانه نمونه دولتی فاطمه (س)

دبیرستان دخترانه نمونه دولتی فاطمه (س)

نظر یادتون نره!!!

مدیونید اگه نظر ندید!!!!!

لطیفه

مربوط به مدرسه

جوانان

گفتگو با دیگر کاربران و مدیر وبلاگ (نادیا خانوم احمدی)

دبیرستان فاطمه

دبیرستان نمونه دولتی فاطمه

نادیا احمدی

گفتگو دانش آموزان

نظرات (۶۲۸)

ارسال نظر